اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

عنوان نمی یابم

بسم الله الرحمن الرحیم

  وسِلاحُهُ البُکاءُ...

جز گریه سلاحی ندارم

چه خوب شد که اشک و گریه را آفرید

در میان هیاهوی دل دنبال آرام بخش میگردم

از قرصی یادم می آید که قبلا برای دلم تجویز کرده بودم

ذکر یونسیه:

لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

دلم از مرده ای که با دو پا حملش میکنم خسته شده از روح مرده ای که درون آن جسم محبوس شده خسته شده

دلم فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طیِّبَةً میخواهد

برای دلم دعا میکنید؟

۰۰:۳۸

کجای کارم؟

بسم الله الرحمن الرحیم

در جنگ صفین، تیری بر ران حضرت امیرالمؤمنین (ع) وارد شد . هر چه کردند در مواقع عادی خارج نمایند نتوانستند . خدمت امام حسن (ع) جریان را عرض کردند . فرمود: صبر کنید تا پدرم به نماز بایستد، زیرا در آن حال چنان از خود بیخود می شود که به هیچ چیز متوجه نمی گردد . به دستور حضرت مجتبی (ع) در آن حال تیر را خارج کردند، بعد از نماز امیر اخلاص، علی (ع) متوجه شد، خون از پای مقدسش جاری شد، پرسید:« چه شد؟ عرض کردند: تیر را در حال نماز از پای شما بیرون کشیدیم .

حالا من در حال نماز بودم ناگهان متوجه میشوم عنکبوتی روی سجاده ام در حرکت است...

دیگر نفهمیدم نماز را چطور خواندم...

چرا ؟ چون یک وقتی آن عنکبوت بیچاره بی آزار نیاید و مرا به این گندگی بخورد...

من کجای کارم؟


۲۳:۲۹

من ؟ همسر شهید؟

بسم الله الرحمن الرحیم

قصد داشتند بیایند برای خاستگاری...

من شرایط ازدواج را نداشتم برای همین هی بهانه می آوردم

نمیخواستم وقتشان را بگیرم و آخرش هم نه بگویم

اصرار اصرار اصرار

حجت را تمام کردم گفتم جواب من احتمالا نه باشد اگر آمدند و ناامید برگشتند به خاطر اصرار خودشان است...

آقای پسر زمانی را تعیین کرده بودند

من ایشان را ندیده بودم حتی نمیدانستم چه شغلی دارند وخیلی چیز های دیگر(مدافع حرم بودنشان سری بود)...

گفته بودند مذهبی است و مقید(بر خلاف خانواده اش) ...

اما جدا از نداشتن شرایط ازدواج در آن زمان برای من فقط مذهبی بودن ملاک نیست شاید یک نفر انسان بسیار خوبی باشد ولی برای هم همسران مناسبی نباشیم

باید تحلیل شود و بررسی...

هیچ وقت آن خاستگاری محقق نشد

اما من به تعریف های دیگران راجع به خوب بودنش ایمان آوردم

جوانی که در اوج جوانی جانش را در کف دست بگذارد و برود و به ندای عقیله بنی هاشم لبیک گوید یقینا آسمانی است

او در این دنیا اگر ازدواج نکرد اکنون شاید در سرای باقی حورالعین ها صف بسته باشند برای نیم نگاهش:))

ممکن بود من الان به عنوان همسر شهید با شما سخن بگویم و خاطراتم را کتابی کنم و...

خب فرزندانم این هم از خاطره ای دیگر که برایتان نقل کردم

خدا وکیلی کی به اندازه من خاطره داره؟هنوز خیلی هاشم نقل نکردم:))

فکر کنم باز دارم در پست گذاری بی جنبه میشم

۲۲:۴۹

برای اولین بار

بسم الله الرحمن الرحیم

شاعر در حرم امام هشتم این شعر را میسراید

اولین بار است کسی من نا لایق را قاطی شعرش میکند آن هم شعری که رنگ و بویش امام رضایی است

(جسارتا شاید متوجه شعر نشوید):

هنر عشق هشتم

این روزها روزگار سختی است

مگر نه اینکه پروانه به دنبال چراغی است

این فنای دیدار حکمت چه نامی است

مگر نه اینکه هر چراغی مثل چراغی است؟

مگر نه این به بهائم یک اسم جدایی است

در وادی مستان ستیز است استخاره با ریز نگاهی

هر آنکه را چنین ، نه مستی , بل نیست جای نمازی

راس الباب رحمت است ، مستی با نور گنبد طلایی

در وادی مستان نیست چنین جام طلایی

عشق تو فصل الخطاب این مستی است

عشق هشتم راس الباب این مستی است

حکمت این فنا نام تو شد عجب فنایی

در حدیث است نام تو نامی زهرایی

۱۰:۳۶

هم زیستی مسالمت آمیز

بسم الله الرحمن الرحیم

 این پست را برادران نخوانند بهتر است ، از خاطراتم برای خواهران نوشته ام:)


۰۰:۰۰

برای فرزندم۲

بسم الله الرحمن الرحیم

فرزندم بهترین زمان از منظر اسلام برای تربیتت ۷سال قبل تولد توست

میدانم شاید دیر باشد اما مادرت میگوید هیچ وقت دیر نیست:)

فرزندم مادرت آنقدر شوق تو دارد که هنوز شکل نگرفته در وجودش دارد برای آمدنت برنامه میریزد سی دی گوش میکند و در سر رسید گل گلی اش یادداشت میکند و فکر...

فقط مهم ترین نکته ای که تا کنون به آن رسیده ام این است جوری باشیم که میخواهیم فرزندانمان باشند ...تا خودمان درست نشویم فرزندانمان درست نمیشوند

"پست مرتبط"


۰۹:۰۰

در جُستجوی عاشِقی

یَا مَــنْ بیـده کُــل مِفـتاح

السلام علیک فی آناء لیلک واطراف نهارک
Designed By Erfan Powered by Bayan