اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

دلبسته یاران خراسانی خویشم

بسم الله الرحمن الرحیم

دلم هوای دیدنش را داشت.نمیدانم زمان چطور گذشت وچگونه به در خانه اش رسیدم.

-ای پسر رسول خدا درخواستی داشتم.در دعاهایتان یادی هم از ما بنمایید.

-فکر میکنی به یادتان نیستیم و فراموشتان میکنیم؟

-میدانم که نه اما...

-هر وقت خواستی بفهمی چقدر به یادتان هستیم ببین چقدر خودت به یاد ما هستی...

                                         ***
از امروز باید با خودم عهد ببندم نباید لحظه ای فراموشش کنم.

اصول کافی ج 4 ص469
۱۴:۱۲

برای فرزندم

بسم الله الرحمن الرحیم

فرزندم نمیدانم کی قرار است خداوند تورا به من هدیه بدهد نمیدانم اصلا لیاقت مادر شدن دارم اصلا تورا به من میدهد یانه؟

فرزندم اما هنوز نیامده من بسیار بیقرار تو ام اما این احساساتم را فدای هدف بزرگم نمیکنم هنوز تورا تحویل نگرفته تو را دوباره به خودش هدیه میکنم

تورا وقف و نذر مهدی اش میکنم...

فرزندم مادرت نمیخواهد در مغزت چیزهایی را فرو کند و تو تقلید کنی اما بیا و دل به حقیقت بده و مادرت را رو سپید کن

فرزندم اگر مادر خوبی برایت نبودم این را مطمعن باشن که نام نیکویی از بهشت برایت انتخاب میکنم و تورا متبرک میکنم به این نام...

گاهی نام زیبایت را درفضای دلم صدا میکنم و دلم قنج میرود برای تو و صاحب نام زیبایت

فرزندم نمیدانم تاکی این فراق طول خواهد کشید اما من بی صبرانه منتظر آن روزی هستم که تورا درآغوشم بگیرم

فرزندم خداوند مهربان با وجود تو مرا به مقام مادری میرساند پس از تو ممنونم برای این واسطه گری

فرزندم برای سربازی مولا فرقی نمیکند دختر باشی یاپسر مادر همیشه تورا دوست دارد

فرزندم من مالک تو نیستم ، من تا 14 سالگی برای تربیتت تلاش میکنم از آن به بعد تو به عنوان انسانی کامل و بالغ خودت تصمیم خواهی گرفت و سرنوشتت را میسازی پس بندگی پیشه کن ،اما روی کمک و حمایت من میتوانی همیشه حساب کنی

فرزندم بنده باش بنده خوبی باش

فرزندم تو به واسطه من به تباری وصل میشوی که نور هستند وبهانه آفرینش متاسفانه مادرت نتوانست بار امانت را به دوش بکشد قرعه به نام تو افتاده تو امانتدار خوبی باش...

(جا داره ازهمه عزیزانی که در پست قبل به یاری من شتافتند تشکر ویژه به عمل بیارم دم همگی گرم ان شاءالله عاقبت بخیر بشید)


۰۰:۰۱

سردر گم نوشت

بسم الله الرحمن الرحیم

الان که چند ماهی از فارغ التحصیلی ام گذشته است و تقریبا همه هم قطارانم راهی طرح و مشغول خدمت شده اند...

من بلاتکلیف مانده ام که چه کنم؟بنا به دلایلی طرحم رو نرفتم

نمیتونم از فضای تحصیل و درس و دانشگاه دور باشم برام خیلی سخته

چند راه دارم یکی اینکه ارشد بخونم

یکی برم حوزه

یکی دوباره درس های دبیرستان رو بخونم و کنکور بدم واسه علاقه دیرینه ام پزشکی

*رشته های ارشد که میتونم برم فقط یکی رو یکمی دوست دارم

*حوزه رو دوست دارم اما استادم قبل از آخرین ارتباط به من توصیه کردند حوزه نرو اگر با آسیب هاش آشنا نباشی بدبخت میشی، نمیدونم چرا؟ 

*پزشکی میترسم یه سال بشینم بخونم اونوقت قبول نشم اونوقت دق میکنم بعدم پزشکی ۷سال طول میکشه کی ۸ تا بچه ام رو بزرگ کنم؟

نمیدونم چیکار کنم؟؟؟

ای خدااااااااا 

(در انتهای پست قبل یک لینک عالی اضافه شد)

۱۰:۲۹

لطفا این پست مطالعه شود+بعدا نوشت

بسم الله الرحمن الرحیم

این پست که در راستای پست تناقض است(اون پست رو حذف کردم) به سه قسمت تقسیم میشود تا وقت خوانندگان بزرگواری چون شما گرفته نشود

قسمت اول:پرحرفی های اینجانب که توصیه میشود وقت گرانبهایتان را صرف نکنید

قسمت دوم:این قسمت برای آن همیشه خستگانی است که حوصله خواندن متن طولانی ندارنداما چون ناقص است و قسمتی از مطلب بیان شده زیاد بدرد بخور نیست ولی بازم ازهیچی بهتره

قسمت سوم:لینک کامل توضیحات برای آن جویندگان باحال که خیلی باحالن فقط کسانی که این هارو خوندن اعلام کنن جزو خواننده های توپ براشون حاضری بزنم😁

۲۳:۳۸

فقط برای تو،ناقابل ولی بی ریا

بسم الله الرحمن الرحیم
میدانم میدانم برای سربازی برای جان فشانی در راهت باید از انتظار عامیانه ترقی کنیم به انتظار عالمانه برسیم و باز دوباره ترقی کنیم و به انتظار عارفانه برسیم
اما من هنوز اندر خم یک کوچه ام در همان انتظار عامیانه مانده ام ...
ببخش آقا جان ببخش...
تصمیم گرفتم اندک قدمی بردارم که بسیار ناقابل است اما میخواهم همراهانی را بطلبم که این ناقابلی را با دل های نورانیشان بی ریا میکنند...
مهدی یاوران عزیز شما را فرا میخوانم به محفلی عاشقانه که قرار است نذر ظهور آقا شود
هر چند کوچک است ولی بزرگ است
بیایید امروز هر کار خیری که کردیم از پیش قدم شدن در سلام تا آشپزی خانوم برای خانواده تا رفتن به دنبال روزی حلال تا یک صلوات تا یک لبخند به دیگران همه و همه را تقدیم کنیم برای تعجیل در ظهور حضرت
کیا موافقن؟مهدی یاورا دستا بالا
(پست قبلی در حال تکمیله عذر خواهم بابت تاخیر خیلی سرم شلوغه)
۰۰:۳۲

کمیل جان

بسم الله الرحمن الرحیم

کمیل جان   یادت هست وقتی به زیارتت آمده بودم نشستم و با تو از پدر حرف زدم

کمیل جان   دل من جمعه و شنبه نمیشناسد هروقت که حالم دلی میشود می آیم سراغ دعای کمیل

کمیل جان   تو چقدر عظمت داری که دعایی به وسعت دریا به تو آموخته شد

کمیل جان   به سراغ دعا که میروم تشنگی ام تمامی ندارد  همچون آب شوری است که هرچه مینوشم سیرآب نمیشوم

کمیل جان  من کمیل را برای ثواب نمیخوانم؛ میخوانم که پای درس پدر یاد بگیرم چگونه سخن بگویم

کمیل جان   سلام مرا به بابا برسان



۱۶:۱۳

بوی خوش تقلبی

بسم الله الرحمن الرحیم

در راستای پست قبلی که از بوی خوش صحبت به میون اومد گفتیم یه خاطره ای براتون تعریف کنیم

شنیدین میگن در حرم حضرت اباعبدالله گاهی بوی سیبی منتشر میشه که فقط خواص اون بو رو میفهمند؟

عاقا ما رفته بودیم حرم حبیب هی بو میکشیدیم ببینیم بلاخره جز خواص هستیم یانه؟

دیدیم عی بابا مثل اینکه نه بینی ما کلا کیپه ما را در استشمام بو یاری نمیکند...

یه بار وسط دعاو مناجات یه حال عرفانی خفنی به ما دست داد در همین حال بودم که یه بوی خوبی به مشامم رسید چشام قلبی قلبی شد و خواستم بی هوش بشم گفتم بزار قبل بیهوشی یه سوالی بپرسم ببینم بقیه هم میفهمند این بو رو یا نه؟

از خانوم سمت راست:شما هم این بو رو میفهمید؟

-آره یه بوی خوبی میاد

از خانوم سمت چپ:بوی خوشی استشمام نمیکنید؟

-چرا

از خانوم جلویی و پشت سرهم پرسیدم همه بوی خوشو میفهمیدند

عَکِّهِیییی...

که یکهو به خودم آمدم و با کف دست به پیشانی زدم و گفتم آخه تو رو چی به این صوبتا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بوی سیب؟؟؟اونم تو؟؟؟

بوی سیبو حرم حبیبو حسین غریبو کرببلا روزیتان

۰۰:۰۰

بوی خوشَم آرزوست

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

میخواهم ازکسی برایتان بگویم که هم عاشق بود هم معشوق...

عشقش حقیقی بود به گونه ای که بوی خوشش را از فرسنگ ها فاصله استشمام میکرد ...

جالب تر آنکه معشوق هم بوی خوش او را استشمام میکرد...

مسلمان نبود ولی مسلمان بود...

بله درست حدس زدید از جناب اویس میگویم ...

اویس جان!تو که بودی ؟ چه کرده بودی ؟ که اینگونه رحمت للعالمین برایت بی قرار بود؟

راز این عاشقی چیست؟میشود مرا ذره ای از شراب عشقت بنوشانی؟میشود ازآن بویی که تورا راهی مدینه کرد به منی که حس بویایی ندارد بفهمانی؟

اویس جان تو اسماعیلت را ذبح کردی معشوق ندیده از مدینه باز گشتی وبرای همیشه معشوق معشوق گشتی...

من چگونه اسماعیل هایم را ذبح کنم که همچون تو در آغوش معشوقم آرام گیرم؟دستان خالی از عشق ولی مدعی ام را بگیر و در دستان معشوقمان بگزار

خواهرانه:پیشنهاد میکنم انیمیشن بوی خوش مدینه را ببینید اگر بارانی نشدید بیایید و مرا فحش دهید خخخ


۰۰:۰۲

آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم

بسم الله الرحمن الرحیم

خواستم داغی مایعی را امتحان کنم...انگشت کوچکم را در درون مایع فرو بردم ...

انگار کل بدنم شعله ور شد پوست انگشتم به سرعت برگشت سوخت سوخت بوی سوختنش را حس کردم

پیاله آبی آوردم و انگشتم را درونش قرار دادم حتی لحظه ای نمیتوانستم انگشت را از آب سرد درون پیاله بیرون بیاورم هر جا که میرفتم پیاله همراهم

به یاد آتشی افتادم که حرارتش چند برابر حرارت آتش های این دنیاست به یاد آیات بیم دهنده به یاد ریگ های داغ و وعده های خداوند

با پروردگار عالم سخن گفتم که پروردگارا من ضعیف چطور طاقت بیاورم منی که تحمل سوختن یک انگشت را ندارم چطور تاب آن آتش های عظیم را بیاورم؟

دیدم بهترین سخن در این حالت مناجاتی است که بابا علی ع به کمیل آموخت:


یَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِی وَ رِقَّةَ جِلْدِی وَ دِقَّةَ عَظْمِی‏ یَا مَنْ بَدَأَ خَلْقِی وَ ذِکْرِی وَ تَرْبِیَتِی وَ بِرِّی وَ تَغْذِیَتِی هَبْنِی لاِبْتِدَاءِ کَرَمِکَ وَ سَالِفِ بِرِّکَ بِی‏ یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ رَبِّی أَ تُرَاکَ مُعَذِّبِی بِنَارِکَ بَعْدَ تَوْحِیدِکَ‏ وَ بَعْدَ مَا انْطَوَى عَلَیْهِ قَلْبِی مِنْ مَعْرِفَتِکَ‏ وَ لَهِجَ بِهِ لِسَانِی مِنْ ذِکْرِکَ وَ اعْتَقَدَهُ ضَمِیرِی مِنْ حُبِّکَ‏ وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرَافِی وَ دُعَائِی خَاضِعاً لِرُبُوبِیَّتِکَ‏


پروردگارا! بر ناتوانى جسمم و نازکى پوستم و نرمى استخوانم رحم کن. اى که آغازگر آفرینش و یاد و پرورش و نیکى بر من و تغذیه ‏ام بوده ‏اى، اکنون مرا ببخش به همان کرم نخستت، و پیشینه احسانت بر من، اى خداى من و سرور و پروردگارم، آیا مرا به آتش دوزخ عذاب نمایى، پس از اقرار به یگانگی ات و پس از آنکه دلم از نور شناخت تو روشنى گرفت و زبانم در پرتو آن به ذکرت گویا گشت و پس از آنکه درونم از عشقت لبریز شد و پس از صداقت در اعتراف و درخواست خاضعانه ‏ام در برابر پروردگاری ات

بزرگواران:ملتمس دعایتان هستم...

۰۷:۳۲

وااااای آمپول

بسم الله الرحمن الرحیم

یه خواهشی دارم که آقایون نخونن چیز خاصی اصلا نیست برا همون رمز نداره ولی راضی نیستم آقایون بخونند.

۰۹:۴۳

در جُستجوی عاشِقی

یَا مَــنْ بیـده کُــل مِفـتاح

السلام علیک فی آناء لیلک واطراف نهارک
Designed By Erfan Powered by Bayan