اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

چهار آیتم

بسم الله الرحمن الرحیم

ازبی عنوانی هردری وری به ذهنم برسه میذارم اون بالا


و خانوم دکتری که با شلوار تو خونه ای میاد سر کار :) 

خداوکیلی چقد ریلکسه

+این گلدونارو برای حیاط رنگ کردم اصلا حال شمعدونی هایی که توشون کاشتم خوب نیست.شفای عاجل ان شاالله

                 

+من خیلی کمرو و مظلوم هستم شاید باورتون نشه

+وبلاگ عزیزم داره تبدیل میشه به روزانه نویسی و اصلا راضی نیستم:(

احساس میکنم داره به وبلاگم گند زده میشه


۱۳:۱۳

حرف های همین الان یهویی

بسم الله الرحمن الرحیم


+هیچکدوم از همکارام رو دوست ندارم و به راننده حس خیلی بدی دارم حسم داره به تنفر نزدیک میشه و حس تنفر یکی از سخت ترین حس های دنیاست:(

گل بوده به سبزه نیز آراسته شده به زور جانشین مرکزم گذاشتن و هی با بارننده باید برم این ور اون ور...

من ازین مرکز میییییییییرم

+مدتی هست که از تصمیم تسلیم بودنم میگذره و برکاتی داشته بر روح و روانم و حتی جسمم کاش به مرحله ای برسم که دیگه هیچ شکی برای انتخاب و تصمیمم نمونه و دلم راضی باشه و هی شور نزنه و نگرون نشه

+باید جلو زبونم رو گاهی بگیرم و سعه صدر رو در وجودم نهادینه کنم حتی اگه حق با من باشه

+باید جهان بینی و نگرشم رو تغییر بدم باید دنیای بهتری بسازم تا آخرت بهتری داشته باشم اگر اینجا احساس بدبختی کنم اونجا هم بدبختم پس یاعلی

پی نوشت:آیتم ها مجزا ازیکدیگرند


۱۳:۱۸

دخترِبد

بسم الله الرحمن الرحیم

رفته بودم ازون مانتو اداری ها بخرم 

هوا گرم بود و گرما به شدت اذیتم میکرد نگاهم که به اطراف می افتاد میدیدم دخترای هم سن و سال من یه مانتو نخی روشن پوشیدن و چقدر راحتن

کلی حسودیم شد...

ازین حسودی حالم بهم خورد حالم بهم خورد از بی لیاقتیم

در فکرم مرور میکنم:

آیا من نمیتونم مثل اونا لباس بپوشم؟

آیا نمیتونم به زیبا ترین شکل ممکن در جامعه حضور پیدا کنم؟

آیانمیتونم  شلوار قرمزمو با رژ لب و حاشیه شالم ست کنم؟

آیانمیتونم صندل بپوشم ؟

جواب همه اینا مثبته اما...اما خودم نخواستم

 با وجود اینکه خیلی ها بهم گفتن چادری نباش چادرو انتخاب کردم و گاها تمسخرهایی که دراین زمینه میشدم رو به جون خریدم

اما انگار همش نقش بوده انگار بی لیاقت تر ازاین حرفام انگار این چادری که گاهی به زور به خودم تحمیل کردم برام اونقدر ارزشمند نیست که به نداشتنش حسودیم شد!!

وای برمن که نتونستم ارزش نماد یک زن مسلمان ، چادر رو پیش خودم حفظ کنم

در زمستان بخاطر پالتوی زیر چادر غر زدم در تابستان به خاطر گرمی در مهمانی به خاطر دست و پاگیری ...

گاهی غر زدم گاهی خسته شدم گاهی کنار گذاشتمش...

اوفقط یک تکه پارچه نیست او یادگار مادراست  

که منِ بی لیاقت لیاقتش رو نداشتم و...

دخترِبد‌ ، مادرِخوب عاقبت چه میشود؟؟

مادر که همیشه خوب میماند آیا دختر هم روزی خوب خواهد شد؟


+امروز یه آقاهه رو دیدم تیشرتشون تا روی زانو میومد روز به روز مردا باحجاب تر و زن ها بی حجاب تر!!

۲۳:۲۱

عجبا

بسم الله الرحمن الرحیم

محل کارمو دوست ندارم:(

منی که با کلی ذوق و شوق رفتم بد جور خورده تو برجکم

 

به خانوم دکتر پیام دادم:

+سلام فلانی ام (هم اسمم رو نوشتم هم فامیل)شماره فلانی رو لطف میکنید؟

_سلام (اسم کوچیکم)جان بجا نیاوردم

+کارشناس جدیدمرکزم دیگه :)

_کارشناس کجا؟

+فلان جا

_فکر کنم اشتباه گرفتی عزیزم

+مگه شما خانوم دکتر فلانی نیستین؟

_نه گلم من نه خانومم نه دکتر

من هیچ من نگاه:|

خب برادر شما که نه سر پیازی نه ته پیاز چرا هی سوال میپرسی و کشش میدی؟؟؟؟

اولش با خودم گفتم هووووف چرا  خانوم دکتر اینجوری میکنه!!!مگه میشه اینقد *** باشه که  فامیلیم رو حتی بجا نیاره وقتی روزی هزاربار صدام میکنه

نتیجه اخلاقی:زود قضاوت نکنیم وگرنه میریم جهندم


۲۳:۵۵

اصلا میخوام عنوان ننویسم

بسم الله الرحمن الرحیم

رفتم تو خط حساب کتاب و اینکه چجوری خمس در بیارم...

 پولداری و هزار دردسر(درد سر که نه فرصتی برای منم آره منم چشم هرچی تو بگی:)

جوری که قبلا شنیدم برا خمس باید یه روز تعیین کنی و هر وقت به اون تاریخ برسی پول یا چیزی داشتی که استفاده نکرده باشی(مثلا یک لباس) یا باقی مونده(مثلا حبوبات و برنج)باید خمسش رو بدی

حتی اگه مثلا یه پول قلمبه قبل از روز تعیین شده گیرت بیاد!!!!

خدا وکیلی برا اولین بار که شنیدم اصلا تو کتم نرفت(هنوزم نرفته)

ولی تو رادیو شنیدم جناب شبیری فرمودند هرچیزی که یکسال از تاریخی که به دست شما رسیده بگذره باقی بمونه یا استفاده نشه خمس میگیره و باید زمان یکساله ازش بگذره

عجب خوشم اومده ازشون:))...

یه بار توصحن آزادی دیدم یه پیرمرد شبیه آیت الله بهجت خمیده و سربه پایین دارن عبور میکنن در فاصله نیم متری من بودند  در ذهنم گفتم عجب آشنا هستند و عجب نورانی ... که یادم اومد بله تو تی وی دیدمشون و آقای شبیری ان

به قول بچه ها به خاطر سفید پوست بودن شاید فکر کردم نورانی ان ولی واقعا نورانی اومدن به نظرم

تو فکر تغییر مرجعم

مدیونید اگه فکر کنید برای پول میخوام عوض کنم مرجعمو:))


+دوسال پیش یه عدد آدم بی عدب عکس منو به یه آقای خیییییییییلی مذهبی ازون ها که دچار افراطند و ازون ور بوم افتادن نشون داده بعد اون آقا که فکر کنم قصد ازدواج داشته گفته قیافه این دختره نمیخوره مذهبی باشه ها خیلی شَر میزنه!!!

فکر میکنید من چطور اون یک عدد بی ادب رو آدم کردم تا دوباره ازین خبطا نکنه؟؟؟منهدمش کردم و ترکوندمش

+زنگ زدم به یه جایی سوال بپرسم

میگم :سلام...اوممم...بعدمن الان درست گرفتم

طرف خنده اش میگیره میگه بعد چی؟کجارو درست گرفتی؟باکی کار داری؟

#سوتی دهندگانیم

پ.ن:نصف شبی پاک قاطی کردم و زده به سرم نه؟


۰۱:۴۹

مرکز پلواری۲

بسم الله الرحمن الرحیم

سوار ماشین مرکز شدیم برای بازدید چندجا ، من و خانوم همکار عقب آقای همکار باراننده جلو.

بعد از چند کیلومتری که رفتیم خانوم همکار خطاب به راننده:یه آهنگی چیزی بذار

آهنگ هاش خوب بود به لحاظ مجاز بودن و قشنگ بودن و داشتم گوش میکردم و بادیدن مناظر سرسبز لذت میبردم که دوباره خانوم همکار:این آهنگا چیه؟؟ازون آهنگ های خیلی شاد بزار!

راننده هم عوض کرد و یه آهنگ فک کنم از هایده مایده ای و یا یکی تو این مایه ها بود.

به خانوم همکار گفتم جان بی بی ت بگو عوض کنه؟؟؟چیه این؟؟؟

گفت:عه تو هم مث خانوم دکتر صدای زن گوش نمیکنی؟؟گفتم:هوووم

گفت:واقعا؟؟؟؟؟!!!!!!

راننده عوضش کرد

رسیدیم به مقصد حیاطش اینقدر درخت داشت انقدر قشنگ بود که من مبهوت بودم یهو دیدم راننده و آقای همکار رفتن بابا پشت بوم و به سرعت برق دارن گیلاس میچینن و دولپی وارد دهان...

یهو دیدم عه خانوم همکارم رفت بالا و ...

سلفی گرفتن و به منم میگفتن بیابالا اگر اونا نبودن که قطعا میرفتم چون من عاشق دیوونه بازیم ولی نرفتم

قسمت ضایع ماجرا این بود که خانوم همکار در بالا رفتن مشکل نداشت اما نمیتونست پایین بیاد:)))

هیچی دیگه راننده هواشو داشت که بیاد پایین و اصلا یه وضعی...

میگم اینجا پلواریه نگین چرا ...فقط به فکر شیکمن!

پلواری که میدونین چیه دیگه؟


+ما ایرانو خیلی دوست داریم...خییییییییلی

برادر رامبد جوان برای تولد فرزندشون تشریف بردن کانادا خواستم در جریان باشید


۱۶:۱۹

مرکز پلواری+معذب بودن

بسم الله الرحمن اارحیم

فکر کنید روز اول کاری همکار قبلی قشنگ توجیهت کنه اینجا هر چی درمیاری باید بذاری وسط دور هم  بخورین اصلا اسم این مرکز،مرکز پلواری****هست:)))

بگه دیروز گوشت و برنج و مخلفات گرفته و با همکارا تو حیاط مرکز کباب درست کردند و ...

همون روز اول کاری راننده مرکز بستنی ایتالیایی بگیره به چه مناسبت؟

به دنیا اومدن بچه داداشش!!!!!

فردا هم قراره خانوم همکار ساندویچ بده به مناسبت مسافرت رفتن

خدا میدونه از من چی بخوان بگیرن؟

یه کمیته تصمیمات دو نفره وجود داره که تصمیم میگیرن از کی بگیرن و چی بگیرن؟؟؟

صبحانه دعوتم کردن دیدم یه ماهیتابه گنده مملو از تخم مرغ های خوشرنگ گذاشتن وسط میز و همه خانوم و آقا دارن ازش میخورن!!

منم گفتم صرف شده و نمیخوام شما بفرمایید کلی اصرار کردند و فکر کنم ناراحت شدند:((

اخر وقت خانوم همکار بایه آقای همکار رفتن پینگ پونگ بازی کردن و اقای همکار گیر کغ داده بودن که خانوم ****بیا شما هم بازی کن...

همش بساط خنده و اینا بود منم خیلی خیلی کم حرف میزدم که آقای همکار گفتن چقد همکار جدیدمون کم حرفه(نمیدونن من اگه بخوام پتانسیل اینو دارم که مخ همشونو بخورم)

یه پانسیون هست که اونجا نماز خونه ام هست آقای همکار میرن اونجا میخوابن و من نمیتونم برم نمازمو تو مرکز بخونم

راستیتش من تو این محیط معذبم و فکر میکنم نشه چهارچوب هام به خاطر یه سری رودروایسی ها کامل رعایت شه:((...

خدایا از هرامتحانی سربلند بیرونم کن...

حسبنا الله و نعم الوکیل 

پیشنهادی ندارید؟؟

+اگر روزانه نویسی رو نمیپسندید اعلام کنید لطفا



۱۹:۴۵

از برای دخترم

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر روزی دختر داشته باشم برایش از ام ابیها سلام الله علیها میگویم تا بداند مهربان ترین خلق خدا چقدر فاطمه اش را، دخترش رادوست داشت چقدر وجود ریحانه ای مثل فاطمه برایش ارزشمند بود، تا به وجود خودش افتخار کند تا ارزش وجودیش را بداند تا ریحانه بودن جنسیتش باعث افتخارش باشد...

برایش از قصه مرد نابینا و حضرت مادر میگویم تا معنی حیا را بفهمد تا برای خودنمایی دست به هرکاری نزند تا عزتمند بار بیاید...

 برایش قصه زینب سلام الله علیها را میگویم تا بداند اگر روزی من نبودم پدرش نبود برادرانش نبودند نشکند صبور باشد و با دل دریایی اش مرهمی باشد برای همه...

براش از بی بی جانی  میگویم که نور یک جوان جذبش کرد نه چیز دیگری کسی که به خاطر عشق الهیش از ثروتش گذشت سالها در شعب ابیطالب در کنار مردی ایستاد که سرمایه اش روح بلند و بزرگوارش بود

برایش از آسیه میگویم که اگر همسری غیر مومن داشت بداندباز هم میتواند تنهایی صعود کند پرواز کند و لزوما نیاز به همراه نیست

برایش از مادر وهب میگویم مادری که وقتی سر پسرش را برایش آوردند بی درنگ پرتات کرد به سمت دشمن و گفت من هدیه ای که برای حسین(ع) بدهم پس نمیگیرم

برایش از ام البنین سلام الله علیها میگویم که با روح بلندش،شجاعت بینظیرش فرزندی را در دامنش پرورش داد  که ابوالفضل  شود که فدایی امام زمانش شود

برایش از نرجس خاتون میگویم دختری که نازپروده بود دختری که شاهزاده بود اما حضرت فاطمه در خواب او را برای پسرش امام حسن عسکری خواستگاری کرد و از سرزمین خودش دل کند و  مادر صاحب الزمان گشت...

براش از فاطمه ای میگویم که معصومه بود ... که زن بود ولی عالمه بود شخصیت عظیمی که بزرگترین مردهای اسلام در برابرش سر تعظیم فرود می آورند

« رَبِّ هَبْ لی مِنَ الصَّالِحینَ »

                          


۲۲:۵۰

پرچونگی

بسم الله الرحمن الرحیم

تربچه هام چون زیر خاک بودند فقط برگشاشون آسیب دیده.خداروشکراز تگرگ ویرانگر جون سالم بدر بردن:) و یرزقه من حیث لایحتسب...

یعنی دلتون نکشه مزه خاویار میدن...

              

+از فردا رسما کارمند دولتم یکی نیست بگه جاقحطه کارمند دولت؟؟

 اصلا هیچ گونه استرسی هم ندارم با اینکه خیلی خیلی مسئولیت سختی دارم کلا باید به همه چی که تو دانشگا یادمون دادن(بیشتر زمان کارآموزی)مسلط باشم و  چندین نفر رو نظارت کنم با چندین نفر هماهنگ باشم کلی فرم و آمار بفرستم معاونت یه سر دارم هزار سوادا...خیلی گناه دارم اونم من که تو عمرا ازین کارا نکردم و رسما بی تجربه ترینم

مکان کارم فعلا همون ۲۰ دقیقه فاصله است اما گفتن خییییره برو چند روز اونجا ببینیم میتونیم جای خونتون منتقلت کنیم یا نه؟منم دلم بحالشون سوخت گفتم باوشه

امروز پوستمو کندن برای یه سری توجیهات الکی بدو خدمت بس که نامنظم هست متاسفانه سیستم اداریمون ازین اتاق به اون اتاق.

+حسبنا الله و نعم الوکیل...

لا اله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین



۱۹:۵۴

معجزه میشه اگه بخوای

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر ایمان داشته باشی اگر به قدرت بینهایت الهی اعتقادداشته باشی اگر توکلت فقط به اوباشد اگر امیدت فقط اوباشد اگر دچار شرک های خفی و جلی نباشی اذکاری هست که معجزه میکند...

باید اطمینان و اعتقادداشته باشی به معجزه شان...

خود من تجربه نکردم و آنقدر ایمان کاملی ندارم  اما برای شما که زلالید میتواند کارساز باشد ان شالله

همه ما بلا استثنا دچار ترس ها غم ها مکرها میشویم وخواسته هایی داریم در حدیثی از امام صادق(ع) آمده(نقل به مضمون):

+هنگام ترس و خوف بگو حسبنا الله و نعم الوکیل...خدا کافیست و بهترین وکیل است(آل عمران)

 خداوند در آیه بعد میفرماید اینها برگشتند به نعمت خدا و هیچ شری بهشان نرسید

یعنی اگر تو بگویی حسبنا الله و نعم الوکیل خداوند قسمت بعد را برایت محقق میکند

+وقتی دلت گرفت بگو لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین...اعتراف به اینکه من به خودم ظلم کردم(همان استغفار)،این وعده خداست اگر اعتراف کنی استغفار کنی غم و اندوهت میره که بره:))

در ادامه (۸۸سوره انبیا) خداوند میفرماید فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ...پس [دعاى] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز] چنین نجات مى‏ دهیم 

+وقتی احساس کردی کسی میخواهد تو را فریب دهد بگوافوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد...من کارمو به خودت میسپارم تویی که هستی تویی که میبینی

در ادامه خداوند میفرماید فوقاه الله سَیِّئَاتِ مَا مَکَرُوا ۖ وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ

+اگر خواسته ی دنیایی داری فرزند میخواهی،ماشین میخواهی،در ازدواجت گره افتاده و...

ماشاالله لاحول ولا قوه الا بالله(کهف ۳۹)

فقط قدرت خداست که همه چیزو درست میکنه

درادامه آمده فعسی ربی ان یوتنی خیرا من جنتک

اینجا عسی یعنی خداوند قطعا بهترش را به من  میدهد

*کتاب انیس الصادقین جهت ذکر های بیشتر با حساب کتاب امام صادق جان

+با این ذکر ها در حقیقت اعتقاداتمان را به خدا مرور میکنیم 

+بدحالیمونو با توسل و این اذکار بزداییم تا لذت و حال خوش معنوی را درک کنیم:)

داستانی در این زمینه:شخصی آمد نزد بابا علی (ع) گویا پس از جنگ بوده عرضه داشت آقا من نمیخوام دستم قطع بشه بابا به دستش دستمالی بستند و ذکری گفتند و دستش خوب شد

گفت به من یاد بدید چه ذکری؟بابا فرمودند دستت خوب شد برو دیگه

بسیاراصرار کرد بابا گفتند بسم الله الرحمن الرحیم

گفت عه همون بسم الله خودمون؟؟؟دستش افتاد...(یعنی باور ضعیف... مگه بسم الله انقدر کار ازش میاد؟)

نتیجه:دست کم نگیریم ذکر خدارو و ایمان قلبی داشته باشیم تا آثارش را ببینیم 



۱۱:۴۰

در جُستجوی عاشِقی

یَا مَــنْ بیـده کُــل مِفـتاح

السلام علیک فی آناء لیلک واطراف نهارک
Designed By Erfan Powered by Bayan