اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

زن

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز باهمکارای خانومم دور هم جمع شده بودیم یعنی اونها دور من جمع شده بودند کلا اتاق من تبدیل شده به محل جمع نسوان مرکز  خدمات جامع سلامت:))

مریضا خودشون حفظ شدن ماما،پرستار،خانم دکتر،خانم آزمایشگاه نباشن باید تو اتاق من سراغشونو بگیرن:))

این هم خوبه هم بد...حالا بگذریم که چرا بد یا خوب؟‌

راجع به بحث شیرین شوهر حرف میزدیم :)

هممون توی جمع متاهل بودیم و از نارمانتیکی همسرامون دررنج:(

آخه چقد سخته مگه رمانتیک بودن؟

زن ها درعین پیچیدگی خیلی ساده ان با کمی توجه و محبت به قدری شارژ میشن و پرانرژی میشن که هزار برابر اون محبت رو برمیگردونن به خود مرد.

خود من این روزها به لحاظ جسمی وروحی خیلی فشرده ام

سرکار،نهار،شام،ظرف،تمییز کاری خونه،کارای رئوف که خودش هزارتا زیر مجموعه داره،کارای هنری(خیاطی،جواهردوزیو...)،ورزش

تقریبا صفرتا صد همه چی باخودمه منکه این کارارو بدون هیچ نیروی کمکی میکنم (که البته گاهی هم نمیتونم و میمونه) اگه در کنار توجه و محبت همسرم باشه قطعا خستگیش به تنم نمیمونه قطعا در کنار این همه کاروکار لذت بیشتری میبرم و به خانواده م هم منتقل میشه...

جان ناقابلم به فدای امیرالمونین که میفرمایند:

الْمَرْأَةَ رَیْحَانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَه

کاش روی قبرم بنویسند اوعاشق علی بود:)

 

۲۳:۴۸

الحمدلله علی کل حال...

بسم الله الرحمن الرحیم

پریشب با ماشین دوستم خواستیم بریم بیرون...ماشینشون شاسی بلنده تا سوار شدیم و درو بستم رئوف از فضای قسمت عقب ماشین که شیشه هاشم جوری بود که بیرون خیلی دید نداره ترسید...جوری گریه میکرد وجیغ میزد که تاحالا ندیده بودم حتی تو بغل منم آروم نمیشد همه ی ترفندارو زدم ولی فایده نداشت...

فکرو ذهنم شد بچه های مظلوم غزه که صداهای مهیب بمباران چه ترسی براشون ایجاد میکنه که حتی اگر مادری باشه اگر بغلی باشه بازم نمیتونه آرومشون کنه...

تازه این صداها قسمت خوب ماجراست 

مادرو خانواده و دوستاشون جلوی چشماشون تیکه تیکه میشن

نمیدونم این بچه ها حتی اگر جنگ تموم بشه میتونند به حالت عادی برگردند؟

خدایا من دیگه نمیکشم ...

رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ

۱۹:۱۳

اللهم عظم بلائی

بسم الله قاصم الجبارین

چندروزی حالم بهتر بود همه پیج های غزه رو آنفالو کردم تصویری نمیدیدم اما بازم دلم میجوشید

دیشب که استوری دوستانم رو دیدم که دارن غزه رو به شدت بمباران میکنند واینترنت اونجا رو قطع کردن ...

رئوف خواب بود دلم رفت پبش بچه های اونجا که امشب به جای خواب تو بغل مادراشون میلرزن و جون میدن 

ساعت یک شب بود صبح زود باید میرفتم سرکار اما نمیتونستم بخوابم تسبیحم رو برداشتم و آیه اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ رو گفتم و گفتم ...

امروز صبح رفتم تو اینستا اسم آقای مومن و اقای صالح رو که هروروز کلی استوری و پست از غزه میذاشتن سرچ کردم ببینم واقعا نتشون قطع شده یا ان شاالله این خبر دروغه...

دیدم هیچ استوری از صبح نذاشتن قلبم ریخت ...

خدایا خودت رحم کن خدایا صاحبمون رو برسون😭😭😭

۱۰:۳۲

💔

بسم الله الرحمن الرحیم

قلبم دارم از سینه ام درمیاد

فکر کنم باید از خیر لایک و انتشار پست های مربوط به غزه دست بردارم وهمشون رو آنفالو کنم چون دیگه جونی برام نمونده...مغزم تحمل اینهمه رنج و درد و خون رو نداره...قلبم دیگه توان تپیدن نداره

بیش از همیشه این روزها غیبت امامم بردلم سنگینی میکنه

خیلی بی تاب حضورتون هستیم آقاجان 

اللهم عجل لولیک الفرج

۱۱:۴۰

در جُستجوی عاشِقی

یَا مَــنْ بیـده کُــل مِفـتاح

السلام علیک فی آناء لیلک واطراف نهارک
Designed By Erfan Powered by Bayan