اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

کجای کارم؟

بسم الله الرحمن الرحیم

در جنگ صفین، تیری بر ران حضرت امیرالمؤمنین (ع) وارد شد . هر چه کردند در مواقع عادی خارج نمایند نتوانستند . خدمت امام حسن (ع) جریان را عرض کردند . فرمود: صبر کنید تا پدرم به نماز بایستد، زیرا در آن حال چنان از خود بیخود می شود که به هیچ چیز متوجه نمی گردد . به دستور حضرت مجتبی (ع) در آن حال تیر را خارج کردند، بعد از نماز امیر اخلاص، علی (ع) متوجه شد، خون از پای مقدسش جاری شد، پرسید:« چه شد؟ عرض کردند: تیر را در حال نماز از پای شما بیرون کشیدیم .

حالا من در حال نماز بودم ناگهان متوجه میشوم عنکبوتی روی سجاده ام در حرکت است...

دیگر نفهمیدم نماز را چطور خواندم...

چرا ؟ چون یک وقتی آن عنکبوت بیچاره بی آزار نیاید و مرا به این گندگی بخورد...

من کجای کارم؟


۲۳:۲۹

من ؟ همسر شهید؟

بسم الله الرحمن الرحیم

قصد داشتند بیایند برای خاستگاری...

من شرایط ازدواج را نداشتم برای همین هی بهانه می آوردم

نمیخواستم وقتشان را بگیرم و آخرش هم نه بگویم

اصرار اصرار اصرار

حجت را تمام کردم گفتم جواب من احتمالا نه باشد اگر آمدند و ناامید برگشتند به خاطر اصرار خودشان است...

آقای پسر زمانی را تعیین کرده بودند

من ایشان را ندیده بودم حتی نمیدانستم چه شغلی دارند وخیلی چیز های دیگر(مدافع حرم بودنشان سری بود)...

گفته بودند مذهبی است و مقید(بر خلاف خانواده اش) ...

اما جدا از نداشتن شرایط ازدواج در آن زمان برای من فقط مذهبی بودن ملاک نیست شاید یک نفر انسان بسیار خوبی باشد ولی برای هم همسران مناسبی نباشیم

باید تحلیل شود و بررسی...

هیچ وقت آن خاستگاری محقق نشد

اما من به تعریف های دیگران راجع به خوب بودنش ایمان آوردم

جوانی که در اوج جوانی جانش را در کف دست بگذارد و برود و به ندای عقیله بنی هاشم لبیک گوید یقینا آسمانی است

او در این دنیا اگر ازدواج نکرد اکنون شاید در سرای باقی حورالعین ها صف بسته باشند برای نیم نگاهش:))

ممکن بود من الان به عنوان همسر شهید با شما سخن بگویم و خاطراتم را کتابی کنم و...

خب فرزندانم این هم از خاطره ای دیگر که برایتان نقل کردم

خدا وکیلی کی به اندازه من خاطره داره؟هنوز خیلی هاشم نقل نکردم:))

فکر کنم باز دارم در پست گذاری بی جنبه میشم

۲۲:۴۹

برای اولین بار

بسم الله الرحمن الرحیم

شاعر در حرم امام هشتم این شعر را میسراید

اولین بار است کسی من نا لایق را قاطی شعرش میکند آن هم شعری که رنگ و بویش امام رضایی است

(جسارتا شاید متوجه شعر نشوید):

هنر عشق هشتم

این روزها روزگار سختی است

مگر نه اینکه پروانه به دنبال چراغی است

این فنای دیدار حکمت چه نامی است

مگر نه اینکه هر چراغی مثل چراغی است؟

مگر نه این به بهائم یک اسم جدایی است

در وادی مستان ستیز است استخاره با ریز نگاهی

هر آنکه را چنین ، نه مستی , بل نیست جای نمازی

راس الباب رحمت است ، مستی با نور گنبد طلایی

در وادی مستان نیست چنین جام طلایی

عشق تو فصل الخطاب این مستی است

عشق هشتم راس الباب این مستی است

حکمت این فنا نام تو شد عجب فنایی

در حدیث است نام تو نامی زهرایی

۱۰:۳۶

هم زیستی مسالمت آمیز

بسم الله الرحمن الرحیم

 این پست را برادران نخوانند بهتر است ، از خاطراتم برای خواهران نوشته ام:)


۰۰:۰۰

برای فرزندم۲

بسم الله الرحمن الرحیم

فرزندم بهترین زمان از منظر اسلام برای تربیتت ۷سال قبل تولد توست

میدانم شاید دیر باشد اما مادرت میگوید هیچ وقت دیر نیست:)

فرزندم مادرت آنقدر شوق تو دارد که هنوز شکل نگرفته در وجودش دارد برای آمدنت برنامه میریزد سی دی گوش میکند و در سر رسید گل گلی اش یادداشت میکند و فکر...

فقط مهم ترین نکته ای که تا کنون به آن رسیده ام این است جوری باشیم که میخواهیم فرزندانمان باشند ...تا خودمان درست نشویم فرزندانمان درست نمیشوند

"پست مرتبط"


۰۹:۰۰

پست متبرک

بسم الله الرحمن الرحیم

این پست متبرک است

چون در فضایی نوشته شده است که محل عبور و مرور فرشتگان و اولیا خداست

جمعه باشد روز رو به غروب باشد ایام عاشورای دل باشد کجا بروی که قلبت را تسکین دهد ؟در آغوش که بروی که با تو همراهی کند و دلت را با نورانیتش جلا بخشد؟

 جز حضرت سلطان پناهی نمیابم.میروم تا باحضرت سلطان برای مادرمان روضه بخوانیم راهی میشم بلافاصله به سمت رواقی میروم که متبرک است به نام بی بی جان اما گویا آنجارا برای آزمونی بسته اند با اشک به سوی صحن انقلاب میروم خودم را به ضریح میرسانم چشم هایم دیگر ضریح را نمیبیند هرچه سیل اشک را کنار میزنم که ضریح را ببینم امان نمیدهد...

انگار غمی که سنگینی میکرد در دامن امام رئوف سبک شده 

+قصد دارم این حضورم را تقدیم کنم به همه بزرگوارانی که اینجا را میخوانند

کسانی که در سردرگمی و حال خراب و ... به یاری ام شتافتند کسانی که به صورت خصوصی تذکر دادند و در مواردی راهنمایی ام کردند کسانی که قلم رنجه نمودند و با نظرشان مرا شاد نمودند کسانی که خواندند و نظر ندادند

بزرگواری که در حرم خاتون برایم دعا کردند و همه و همه...

(فقط سه نفر بیشتر در ذهنم بودند چون از مشکلشان تا حدودی خبر داشتم)

گمان نبرید که دارم به شما عزیزان لطف میکنم.خیر در حقیقت به خودم لطف میکنم چون با محبت کردن و دعا برای دیگران اول حال خودم خوب میشود و من نیاز دارم به این حال خوب...

وپیروی میکنم از روش حضرت مادر که برای دیگران دعا میکردند

زیارت جامعه کبیره میخوانم در حرم امام الرئوف به نیت همه شما

(چقدر هم در ترکم موفقم:))



۰۰:۰۶

ای وای مادرم

بسم رب الفاطمه(س)

فرازی از وصیت حضرت مادر که روضه ایست برای خود:

اى على منم فاطمه دختر محمد که خداى تعالى مرا به ازدواج تو در آورد تا در دنیا و آخرت از آن تو باشم، و تو در انجام کارهاى من سزاوارتر از دیگران هستى!

کار حنوط و غسل و کفن مرا در شب انجام ده، و بر من نماز بخوان و شبانه مرا دفن کن، و کسى را خبر نکن، تو را به خدا مى‌سپارم، و بر فرزندان خود تا روز قیامت‌سلام مى‌رسانم

میروی و گریه می آید مرا*لحضه ای بنشین که باران بگذرد

 

 

۱۹:۰۹

محاله جواب نده

بسم الله الرحمن الرحیم

از چی انرژی میگیری؟از چی روحیه میگیری؟وقتی نماز میخونی احساس شعف میکنی؟وقتی اذان میگویند ذوق زده میشوی و میگویی آخ جوووون اذان گفتن باز باید بروم سر سجاده؟

وقتی عبادت محبوب را میکنی دوپینگ میکنی و پراز نشاط میشوی؟

اگر اینگونه هستی که التماس دعا خوشا بحالت

اما اگر اینگونه نیستی با من همراه شو...

خداوند میفرمایند اکر کسی غالب اشتغالش را من قرار دهد غالبا به یاد من باشد ذائقه اش را عوض میکنم

شهوتش را در مناجاتم قرار میدهم لذتی به او میدهم که باهیچ لذتی قابل قیاس نخواهد بود...

«إذا کانَ الغالِبُ على العَبدِ الاشتِغالَ بِی، جَعَلتُ بُغیَتَهُ و لَذَّتَهُ فی ذِکرِی»،

هرگاه یاد من بر بنده‌ام غالب شود، خواهش و خوشى او را در یاد خود قرار دهم.

وقتی لذت را بچشی وقتی نشاط پیدا کنی در بندگی آنوقت است که:.

«فإذا جَعَلتُ بُغیَتَهُ و لَذَّتَهُ فی ذِکرِی عَشِقَنی و عَشِقتُهُ»

هر موقعی که این خواهش و خوشی او را در یاد خودم قرار دادم، عاشق من می‌شود. من هم عاشق او می‌شوم.

میدانید جهنم رفتن فوق العاده دردناک است زیرا جهنمی از دوچیز میسوزد یکی آتشی سوزان با جسمی که ازبین نمیرود یکی اینکه به اوحالی میکنند لذت نبردی در دنیاحالا میزنیمت

برای چه آمده ام جهنم ؟چون خوش نگذروندم ، این سوختن داره این الهی غلط کردم داره الهی العفو داره

فقط خدا رو بخوایم محال جواب نده

(عذر خواهم بابت اینکه هرروز دارم پست میزارم.باید برم تو ترک)


۱۷:۵۵

گوگول کی بودی تو:)


بسم الله الرحمن الرحیم

آخ اگه خدا یه همچین گوگولی رو بهم بده...

نفس گرفتنش و آرامشش منو کشته:)

خدا جون بی زحمت یکی  ازین گوگولی ها در آینده...

کم توفعم یه دونشونم اینطوری باشه من راضی ام :)

 

۰۱:۰۹

جیب خالی و پز عالی

بسم الله الرحمن الرحیم

مجلس زنونس بدرد آقایون نمیخوره


۰۰:۱۲

در جُستجوی عاشِقی

یَا مَــنْ بیـده کُــل مِفـتاح

السلام علیک فی آناء لیلک واطراف نهارک
Designed By Erfan Powered by Bayan