اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

دنیا هنوز زیبایی های خودشو داره

 بسم الله الرحمن الرحیم

برای اولین بار مجبور شدم برم بنزین بزنم

تو دلم آشوب بود چجوری جلو اون همه مرد و تو اون محیط پیاده شم و...

تو صف بودم نوبتم شد با اکراه و ناراحتی درِ ماشینو باز کردم

دیدم راننده کناری اشاره میکنند پایین نیاین من براتون میزنم

مسئول جایگاه با فاصله تو سایه نشسته بودند و کارت خوان دستشون...

ایشونم تا دیدند من میخوام پیاده شم کارت خوان رو گذاشتن رو صندلی و بدون حرف زدن با من برام بنزین زدند

حتی برای اینکه کارت بکشم اجازه ندادند پیاده شم رفتن کارت کشیدن و کارتو برام آوردند

با اینکه تو این دنیا نامردی و نامرد زیاد دیدم همه جا(البته بلا نسبت شما)

مردونگی و خوبی هم زیاد دیدم...

+بابت خوبی ها و دعاهاتون بسیار متشکرم... هنوز همچنان محتاج نگاه پر مهرتون هستم

ان شاالله فرصت جبران پیش بیاد

 

+وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(۱۳۹-آل عمران)

سست نشوید ، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید

 

 

 

۱۵:۵۴

موقت ۲

یا کاشف الکرب

حالم خیلی بده دارم میمیرمممم...


میخواستم همین الان همه چیه وبلاگو پاک کنممممممم و تمام


خداااااااااااااا

الهی و ربی من لی غیرک

۱۳:۴۷

بخشش،لازم نیست اعدامش کنید

بسم الله الرحمن الرحیم

روز بعد از اون (کلیک)ماجرا مجبور بودم به همه ۷ تا مراقب سلامتم زنگ بزنم بگم پنجشنبه مرکز جلسه داریم تشریف بیارید

وقتی به اون مراقب داستان قبلی زنگ زدم سلام کردم فقط و گفتم تشریف بیارید

احوال پرسی کرد و کلی عذر خواهی که من نمدونستم شما دختر آقای ****هستید

تروخدا ببخشید من خیلی عذر میخوام همون شب رفتم پیش یارو و گفتم اگه راست میگی مشخصات گوشی رو بگو و طرف مونده چی بگه...کلی تهدیدش کردم و اصلا اجازه ندادم به شما زنگ بزنه

با اینکه عذر خواهیش از سر ترس بود اما خیلی خوب جوابش رو دادم و خدافظی‌


به هیچکدوم از همکارام و مراقب سلامت هام و حتی های بومی های اون منطقه نمنگفتم من دختر آقای **** هستم و هرکدومشون که اتفاقی متوجه میشن کلی تعجب میکنن و میان پیشم و رفتارشون ازین رو به اون رو میشه...

و متاسفم برای این تفکرشون و اذیت میشم از نگاه های سنگین بعدش

عزت دست خداست و بس


+من اصلا پست مخالف نداشتم اگرم بوده برا یکی دوتا پست اونم یک مخالف یا دوتا

پست قبلی ۵ مخالف داشت و برام سوال پیش اومد

میشه علل مخالفتون رو لطف بفرمایید؟

۱۲:۵۲

کانال

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از دوسال محروم کردن خودم از پیام رسان

بلاخره ایتا نصب کردم

یک کانال درست کردم برای روزانه نوشت ها و حرف هام و عکس هایی که میگیرم

شاید به زودی ایتا رو هم دوباره حذف کنم...اما فعلا...

آدرسم اگر مایل بودید

@ahooyesargardan

۰۸:۳۲

تا مرز سکته

بسم الله

هنوز آثار شوک وارده محسوسه

دست و کتف چپم به شدت درد میکنه

امروز به علت عدم مسئولیت پذیری یک شخص خودم رفتم آمارو ازش بگیرم

در راه برگشت یه سرعت گیر بود دیر دیدمش یه دفه ترمز زدم 

یه صدایی شنیدم ولی اهمیت ندادم

دیدم چند نفر دارن داد میزنن و یه آقایی میدوه

ترسیدم خواستم نایستم ولی گفتم شاید زدم به چیزی

آقاهه رسید گفت چیزی گم نکردید؟

گفتم نه

گفت مطمعنید

گفتم بله

گوشیم دستش بود!!گرفتم

خیلی تعجب کردم که چجوری از ماشین افتاده!!

هی داشت سیم جین میکرد و زیادی سوال میپرسید توجهی نکردم و وسط حرفاش تشکر کردم و دنده رو  یک کردم و حرکت

حالا امشب اون مسئول بی لیاقت بهم زنگ زده که فلانی اومده گفته اون خانوم گوشی منو دزدیده!!!!

شماره منم بدون اجازه داده به اون

انقدر حالم بد شد انقدر بهم فشار اومد که فقط بهش گفتم به چه حقی شماره منو دادید بهش

مگه شر هرته رو هوا هرکی بیاد یه چیزی بگه شمام قبول کنی!!!

اون گفت معلوم نیست راس گفته یا دروغ(ینی شاید واقعا من گوشی اونو دزدیدم)

ولی فردا میاد مرکز برا آبروریزی خواستم بهتون خبر بدم در جریان باشید


نهایت بیشعوری دو آدم رو امروز دیدم

خیلی حالم بده و استرس دارم

به چه حقی به چه حقی

فردا جلسه داریم ستاد حراستم همونجاس میخوام برم و قضیه رو بگم

این مسئول مثلا من مافوقشم  بعد اینکه ناراحتیمو دیده میگه دیگه کلا بهت هیچ فرمی نمیدم....برو هرکاری دلت میخواد بکن!!



۲۳:۵۲

رَجیم+بعدا نوشت

بسم الله الرحمن الرحیم

+(بایه حالت خروشیده)واقعا امام رضا غریبه 

×چرا؟

+چون عاشقایی مثل تو داره چون کسایی مثل تو دائم هی امام رضا امام رضا میکنند

چون کسایی مثل تو روز زیارتی خودشونو میکشن برن زیارت امام رضا

×(در حالی که خیییلی ناراحت شدم و اشک میریزم بدون وقفه،دلم میخواد بگم به تو چه ربطی داره رابطه من و امام رضام؟اما کنترل میکنم و ...)

آره راست میگی واقعا الهی بمیرم‌ خاک بر سر من که مایه ننگ هستم 


*اما عمو جان من جز شما پناهی  ندارم ...

بر درو دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید

و میدانم تحمل دوری و محروم کردن خودم را ندارم حتی اگر برانی ام که میدانم این در تضاد رافت توست

ولی دیگر نمیخواهم مایه ننگ باشم 

 اسمتان را ... بیقراری های از جنس آهو را...جلو هیچ احدی از اطرافیانم بروز نمیدهم 

 میریزم درون خودم میریزم درون دلم تا روزی که آدم شوم

کاش میشد طی الارض کرد و هیچکس نمیفهمید حتی به پابوسی تان می آیم


کاش حتی میتوانستم آدم باشم...


بعدا نوشت:

 وقتی همین الان این کلیپو روزیم میکنه 

 بخدا میمیرمممممممم میمیرممممممممم برات  



دریافت
مدت زمان: 5 دقیقه 6 ثانیه 

۱۸:۲۳

من،جاده،او...

بسم الله الرحمن الرحیم

حالِ اون عاشقی رو دارم که میخواد بره به دیدار معشوق

قلبش داره از سینه در میاد

هم خوشحاله هم دچار تشویش

فکر میکنه چطور جلو معشوق ظاهر بشه که نهایت دلبری رو بکنه

حس لبریز شدن از کنج آغوشش دیوانه کنندس


+من،جاده در راه مشهد...

+برای اومدن بماند که دارم از صبح التماس میکنم کلی هم باج دادم قراره پول بنزین ماشینش و شام امشب با من باشه :)

غمی نیست امام رئوف به لطف خویش میخردم

۱۵:۴۴

اغثنی...

بسم الله الرحمن الرحیم

یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ

 ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً 

 فَادْخُلِى فِى عِبَادِى 

وَادْخُلِى جَنَّتِى‏ 

هان اى روح آرام یافته و متین

 به سوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است.

 پس در جرگه بندگان من درآى.

 و به بهشت من داخل شو!

*اما نفس راضیه مرضیه مقامی است که در آن معشوق از عاشق کمال رضایت را دارد و عاشق نیز در کمال خشنودی است و حالی خوش تر از این در جهان نیست.


+ امام صادق (ع):مراد از نفس مطمئنه ابا عبدالله (ع)است


بابی انت و امی یا ابا عبدالله

#اللهم ارزقنا نگاهش

روز زیارتی امام رئوف اگر دلتان و جسمتان زائر شد برای منِ نالایقم دعا کنید لطفا

بنا به روایتی شهادت اقاجانمون هست



دریافت



۰۹:۰۸

ریشو ها کور نیستند+خاطره

بسم الله الرحمن الرحیم

من فکر میکردم برادرای مذهبی که چششون کف خیابونه واقعا نمیبینن چون اصلا نگاه نمیکنند و آدم خیالش راحته و نباید نگران اونا بود

مثلا رفیقم (همون خواهر بسیجی غلیظ هم اتاقی)که میرفت جلسه بسیج دانشگاه با کلی پسر   بهش گیر نمیدادم(چون من نقش مرشد داشتم) زیرا فکر میکردم اون برادرا نگاهشون درویشه و به رفیق ما نگاه هم نمیکنند

بماند که این رفیق ناقلای ما تو همون بسیج برا خودش شوهر جور کرد :))

اما واقعا فکر میکردم نگاه نمیکنند و نمیبینند

تا اینکه یه سخنرانی از مرحوم کافی گوش میکردم میگفت بابا درسته ما نگاه نمیکنیم ولی کورم نیستیم میریم تو خیابون گاهی چشمون میفته این چه مملکتیه چه وضعیه؟انگار ماهرچی بگیم با حجاب تر باشین بدتر میشن و ازین صوبتا

یه جا دیگه هم که با استاد راجع به پوشش بیرون از خونه خانوم ها صحبت میکردیم گفتند ملاک فقط پوشیده بودن نیست رنگ لباس هم نباید زننده و جیغ باشه

مثالی زدند از خانوم یکی از دوستانشون بااینکه چادری بوده روسری و مانتو به شدت رنگ جلب توجه کننده ای داشته

من با خودم گفتم عجب!یعنی چی؟چرا اصلا نگاه کرده که بفهمه چه رنگی بوده؟؟واقعا که..

استاد رو کور فرض میکردم :))


آدم میره شمال برا تفریح بیشتر اعصابش داغون میشه رفته بودیم سد خاکی آویدر یه عده کلا روسری هارو برداشته بودند حالا این خوبشه یه عده دامن کوتاه پوشیده بودن یکم پایین تر از زانو و پاها کاملا برهنه ...

هرکسم یه سگی دستش بود 

واقعا قشر مذهبی کجا برن تفریح که روح و روانشون سالم بمونه؟؟؟

همه شونم که پولدار نیستن برا خودشون ویلای شخصی کنار دریا بگیرن 


+ تو مسافرت من و بقیه دختر ها رفتیم تو اتاق خوابیدیم مامان ها تو هال کولرم روشن

نصف شب مامان خانومی بلند میشن میبینن در حال منجمد شدن هستن کلید خاموش کنترل کولر رو میزنند و بلافاصله بیهوش میشن خاله خانوم هم از سرما بیدار میشن دوباره کلید خاموش کلولر رو میزنند و میخوابند (توجه که دارید  کولر دفع اول خاموش و سپس توسط خاله روشن شده)

همشون دوباره از شدت سرما بیدار میشن میان تو اتاق

من یه سنگینی خاصی احساس میکنم بیدار میشم میبینم اصلا قدرت تکون خوردن ندارم کاملا تاریک هست میگم شاید دارم میمیرم که نمیتونم تکون بخورم یکم به زور جابه جا میشم صدای خاله ها و مامانم رو میشنوم که : هوووی چه خبتره چرا انقده وول میخوری؟

نگو همشون اومدن رو تخت من بدون نیم میلی متر فاصله!بعد طلبکارم هستن که چرا وول میخوری؟؟عجبا


۰۹:۲۵

آمدنم بهر چه بود؟

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا خدا ما رو بدون اینکه خودمون بخوایم آفریدمون؟میتونیم بگیم چون دوست داشت قدرت داشت و اختیار دوست داشت انتخابمون کنه برای انسانیت

امااصلا هدف خدا از آفرینش انسان چیه؟خب که چی؟

الان مثلا من انسان شدم یکی جن یکی فرشته یکی حیوان دست خودمون که نبوده چرا من باید برتر باشم و مقام بالاتری داشته باشم؟سرنوشت حیوونا چی میشه؟

الان یه نفر تو یه خانواده کارتون خواب و معتاد به دنیا بیاد در نهایت میتونه تو اون دنیا هم طراز یک مجتهد باشه به لحاظ مقام؟میدونم هرکس باتوجه به موقعیتش امتحان میشه و خداوند به اندازه داشته هاش و تلاشش بهش جایگاه میده ولی اون طفلک خودشم بکشه برای خوب بودن علی رغم تربیت نادرست و محیط نامناسب و هزار تامشکل بازم میتونه اون دنیا کنار اولیای خدا و صدیقین و رفیقای خدا قرار بگیره ؟

مبدا رو میدونم مقصد رو هم اما چرایی این آمدن رو نه!!!

کفر آمیزه حرفام؟؟؟



۱۶:۰۷

در جُستجوی عاشِقی

یَا مَــنْ بیـده کُــل مِفـتاح

السلام علیک فی آناء لیلک واطراف نهارک
Designed By Erfan Powered by Bayan