بسم الله الرحمن الرحیم
من فکر میکردم برادرای مذهبی که چششون کف خیابونه واقعا نمیبینن چون اصلا نگاه نمیکنند و آدم خیالش راحته و نباید نگران اونا بود
مثلا رفیقم (همون خواهر بسیجی غلیظ هم اتاقی)که میرفت جلسه بسیج دانشگاه با کلی پسر بهش گیر نمیدادم(چون من نقش مرشد داشتم) زیرا فکر میکردم اون برادرا نگاهشون درویشه و به رفیق ما نگاه هم نمیکنند
بماند که این رفیق ناقلای ما تو همون بسیج برا خودش شوهر جور کرد :))
اما واقعا فکر میکردم نگاه نمیکنند و نمیبینند
تا اینکه یه سخنرانی از مرحوم کافی گوش میکردم میگفت بابا درسته ما نگاه نمیکنیم ولی کورم نیستیم میریم تو خیابون گاهی چشمون میفته این چه مملکتیه چه وضعیه؟انگار ماهرچی بگیم با حجاب تر باشین بدتر میشن و ازین صوبتا
یه جا دیگه هم که با استاد راجع به پوشش بیرون از خونه خانوم ها صحبت میکردیم گفتند ملاک فقط پوشیده بودن نیست رنگ لباس هم نباید زننده و جیغ باشه
مثالی زدند از خانوم یکی از دوستانشون بااینکه چادری بوده روسری و مانتو به شدت رنگ جلب توجه کننده ای داشته
من با خودم گفتم عجب!یعنی چی؟چرا اصلا نگاه کرده که بفهمه چه رنگی بوده؟؟واقعا که..
استاد رو کور فرض میکردم :))
آدم میره شمال برا تفریح بیشتر اعصابش داغون میشه رفته بودیم سد خاکی آویدر یه عده کلا روسری هارو برداشته بودند حالا این خوبشه یه عده دامن کوتاه پوشیده بودن یکم پایین تر از زانو و پاها کاملا برهنه ...
هرکسم یه سگی دستش بود
واقعا قشر مذهبی کجا برن تفریح که روح و روانشون سالم بمونه؟؟؟
همه شونم که پولدار نیستن برا خودشون ویلای شخصی کنار دریا بگیرن
+ تو مسافرت من و بقیه دختر ها رفتیم تو اتاق خوابیدیم مامان ها تو هال کولرم روشن
نصف شب مامان خانومی بلند میشن میبینن در حال منجمد شدن هستن کلید خاموش کنترل کولر رو میزنند و بلافاصله بیهوش میشن خاله خانوم هم از سرما بیدار میشن دوباره کلید خاموش کلولر رو میزنند و میخوابند (توجه که دارید کولر دفع اول خاموش و سپس توسط خاله روشن شده)
همشون دوباره از شدت سرما بیدار میشن میان تو اتاق
من یه سنگینی خاصی احساس میکنم بیدار میشم میبینم اصلا قدرت تکون خوردن ندارم کاملا تاریک هست میگم شاید دارم میمیرم که نمیتونم تکون بخورم یکم به زور جابه جا میشم صدای خاله ها و مامانم رو میشنوم که : هوووی چه خبتره چرا انقده وول میخوری؟
نگو همشون اومدن رو تخت من بدون نیم میلی متر فاصله!بعد طلبکارم هستن که چرا وول میخوری؟؟عجبا
با این اوصافی که میگید قطعا این حس ناخرسندی از همین جمع ها ...