بسم الله الرحمن الرحیم
سوار ماشین مرکز شدیم برای بازدید چندجا ، من و خانوم همکار عقب آقای همکار باراننده جلو.
بعد از چند کیلومتری که رفتیم خانوم همکار خطاب به راننده:یه آهنگی چیزی بذار
آهنگ هاش خوب بود به لحاظ مجاز بودن و قشنگ بودن و داشتم گوش میکردم و بادیدن مناظر سرسبز لذت میبردم که دوباره خانوم همکار:این آهنگا چیه؟؟ازون آهنگ های خیلی شاد بزار!
راننده هم عوض کرد و یه آهنگ فک کنم از هایده مایده ای و یا یکی تو این مایه ها بود.
به خانوم همکار گفتم جان بی بی ت بگو عوض کنه؟؟؟چیه این؟؟؟
گفت:عه تو هم مث خانوم دکتر صدای زن گوش نمیکنی؟؟گفتم:هوووم
گفت:واقعا؟؟؟؟؟!!!!!!
راننده عوضش کرد
رسیدیم به مقصد حیاطش اینقدر درخت داشت انقدر قشنگ بود که من مبهوت بودم یهو دیدم راننده و آقای همکار رفتن بابا پشت بوم و به سرعت برق دارن گیلاس میچینن و دولپی وارد دهان...
یهو دیدم عه خانوم همکارم رفت بالا و ...
سلفی گرفتن و به منم میگفتن بیابالا اگر اونا نبودن که قطعا میرفتم چون من عاشق دیوونه بازیم ولی نرفتم
قسمت ضایع ماجرا این بود که خانوم همکار در بالا رفتن مشکل نداشت اما نمیتونست پایین بیاد:)))
هیچی دیگه راننده هواشو داشت که بیاد پایین و اصلا یه وضعی...
میگم اینجا پلواریه نگین چرا ...فقط به فکر شیکمن!
پلواری که میدونین چیه دیگه؟
+ما ایرانو خیلی دوست داریم...خییییییییلی
برادر رامبد جوان برای تولد فرزندشون تشریف بردن کانادا خواستم در جریان باشید