بسم الله الرحمن الرحیم
اونشب که حرم بودم دررابطه با پستم جناب ناشناسی توصیه هایی کردند
و خداخیرشون بده...
نه اینکه بیان بگن شما این کارو میکنین اشتباهه نکته هایی رو ذکر کردند که خوب بود و چون نکته بود و جوری بود که مثلا من خیلی خوبم(الکی) و ازین باب وارد شدند:)) باعث شد من که کمی انتقاد ناپذیرم استقبال کنم و پست اونشب رو رمز دار کنم
اما کلا یه موضوعی چند وقت ذهنم رو درگیر کرده و اون نوع صحبتم در این فضا هست
مشکلی که دارم جدی صحبت کردنه یعنی نمیتونم جدی باشم متاسفانه
یادمه استادی داشتیم خفن،سخت گیر،با تحصیلات خارجی،پزشک و جدی ولی سر کلاس ما انقد میخندید و نرم شده بود که بقیه دانشجوها باورشون نمیشد
تنها کلاسی که یکسره درحال تیغ زدن استادها بود مابودیم یعنی همش درحال خوردن بودیم:)))
کلا کلاس طنزی داشتیم و همه مون گوله نمک
اما این گوله های نمک چند تا سردسته داشتن که یکیش من بودم!
عاقا یعنی من میخواستم حرف جدی بزنم اینا میخندیدن :(
وچون سوتی هم زیاد میدادم مزید بر علت بود.
البته ما کلاسمون فقط دوتا آقا داشت که اونا دانشجوهای منضبطی نبودندو معمولا غیبت داشتن و درساشون حذف میشد
اما بلاخره استاد آقا که داشتیم
اینجا هم چندین بار سعی کردم نوع حرف زدنم با نامحرم و حریم هارو بیشتر حفظ کنم اما فکر کنم زیاد موفق نبودم و گاهی شوخی های بی مزه و بی موردی کردم نه؟
:((
اینکه اینجا کمتر حرف بزنم و کمتر پست بذارم برخلاف میلمه چون اصولا ارتباط با آدم ها یک نیاز برام محسوب میشه
تغییر بیان و لحن هم برام سخته وجدان دردم دارم:((
چیکار کنم به نظرتون؟؟