بسم الله الرحمن الرحیم
در سخن معصوم داریم که" دشمن ترین دشمن تو همان نفسی است که در درون توست"
گفتگو که چه عرض کنم جیغ و داد امروز من با بدترین دشمنم:
ععععععععععی بابا آخه تو از جون من چی میخوای؟چرا انقده پاپیچم میشی؟
تو ازشیطونم بدتری تازه اونم درس میدی
شیطونِ بدبختِ لعینِ رجیم رو راحت میتونم بینیشو به خاک بمالم روده پودشو بریزم بیرون ذله اش کنم کاری کنم خون گریه کنه...
اما تو چی انقده کنه ای که حالم ازت بهم میخوره البته تقصیر خودمه که انقدر بهت بال و پر دادم که اینه وضع و روزگارم باید ازهمون اول که یه فسقل کثیف بودی در نطفه خفت میکردم که حالا واسه من شیر نشی...تو آن مال بدی هستی که بیخ ریش صاحابی
هوووووووووی یَرِه خوش خوشانت نباشه من شیعه اون کسی هستم که تو اصلا در وجودش بی معنی بودی.چیه رفتی پناه گرفتی؟میترسی اسمشو بگم تا چند وقت ازهیبت نامش جرات جیک زدن نداشته باشی؟ببین من بلاخره که تو رو خفتت میکنم!میدونی تو دنیای تخیل ، فانتزی من چیه؟اینکه ببندمت به یه درخت یه تفنگ ازون رگباری ها هم بهم بدن اول بزنم اون زانو هاتو افلیج کنم بعد شکم رو که تو این سال ها دادم خوردی و گنده اش کردی رو به رگبار ببندم بعد سر تفنگو تو حلقت کنم چند تا گلوله هم اونجا خالی کنم تا دیگه انقد درگوش من وِز وِز نکنی بعدم برم سراغ مغزت که هرچی میکشم ازونه...
الانم برو ازجلو چشام خفه شو که بیشتر ازاین وقت خودم و خواننده های عزیز رو نگیری
اییییییییییشششششش
(از اساتید عذر میخوام بابت لحن خشن و دور از ادبم نفس هست دیگه بهتر ازاین نمیشه باهاش حرف زد)