اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

مرکز پلواری+معذب بودن

بسم الله الرحمن اارحیم

فکر کنید روز اول کاری همکار قبلی قشنگ توجیهت کنه اینجا هر چی درمیاری باید بذاری وسط دور هم  بخورین اصلا اسم این مرکز،مرکز پلواری****هست:)))

بگه دیروز گوشت و برنج و مخلفات گرفته و با همکارا تو حیاط مرکز کباب درست کردند و ...

همون روز اول کاری راننده مرکز بستنی ایتالیایی بگیره به چه مناسبت؟

به دنیا اومدن بچه داداشش!!!!!

فردا هم قراره خانوم همکار ساندویچ بده به مناسبت مسافرت رفتن

خدا میدونه از من چی بخوان بگیرن؟

یه کمیته تصمیمات دو نفره وجود داره که تصمیم میگیرن از کی بگیرن و چی بگیرن؟؟؟

صبحانه دعوتم کردن دیدم یه ماهیتابه گنده مملو از تخم مرغ های خوشرنگ گذاشتن وسط میز و همه خانوم و آقا دارن ازش میخورن!!

منم گفتم صرف شده و نمیخوام شما بفرمایید کلی اصرار کردند و فکر کنم ناراحت شدند:((

اخر وقت خانوم همکار بایه آقای همکار رفتن پینگ پونگ بازی کردن و اقای همکار گیر کغ داده بودن که خانوم ****بیا شما هم بازی کن...

همش بساط خنده و اینا بود منم خیلی خیلی کم حرف میزدم که آقای همکار گفتن چقد همکار جدیدمون کم حرفه(نمیدونن من اگه بخوام پتانسیل اینو دارم که مخ همشونو بخورم)

یه پانسیون هست که اونجا نماز خونه ام هست آقای همکار میرن اونجا میخوابن و من نمیتونم برم نمازمو تو مرکز بخونم

راستیتش من تو این محیط معذبم و فکر میکنم نشه چهارچوب هام به خاطر یه سری رودروایسی ها کامل رعایت شه:((...

خدایا از هرامتحانی سربلند بیرونم کن...

حسبنا الله و نعم الوکیل 

پیشنهادی ندارید؟؟

+اگر روزانه نویسی رو نمیپسندید اعلام کنید لطفا



۱۹:۴۵
سید محسن جوانمردی
۲۰ خرداد ۹۸ , ۱۹:۵۹
عجب شرایط کاری سختی ؟!!

_________


در وبلاگ ما بخوانید؟

چگونه برای برای تغییر زندگی، سوالاتی بهتر از خودتان بپرسید؟

پاسخ :

بله...
ممنونم
فاطمه فاطمی
۲۰ خرداد ۹۸ , ۲۱:۰۸
سلام
به نظر من همینجوری بمون...
با روزانه نویسی هم موافقم:)

پاسخ :

سلام علیک :)
سعیمو میکنم
ممنونم بابت موافقت^_^
ریحانه
۲۰ خرداد ۹۸ , ۲۱:۱۱
به زندگی واقعی خوش امدی.

از ذهن خودت بیا بیرون و تو واقعیت زندگی کن. عالی. به نظرم که خیلی هم محیط خوبیه. قشنگ پختت میکنه

پاسخ :

مگه من تو اجتماع نبودم تا حالا و نمیدونم اوضاع از چه قراره؟
اما هیچوقت جایگاه یک همکار و کارمند رو نداشتم و این آزادی عملم رو محدود میکنه و نمیتونم اونجوری رفتار کنم که ایده آل باورهامه:((
همکارها ادمای خیلی خوبی هستند خوش برخورد همون اول کلی تحویلم گرفتن با اینکه خیلی کوچکترم از شون...
ولی نمیخوام  مرزهای قبلیم در برابر نامحرم شکسته بشه
با خانوم ها صددرصد میترکونم ولی با آقایون نه
شما پختگی رو در چی میبینی؟در ضد ارزش ها؟
ریحانه
۲۰ خرداد ۹۸ , ۲۱:۳۲
پختگی در اینه که با احترام و با خوشرویی مرزهات رو به راحتی بگی. به نحوی که هم تو خوشحال باشی هم اونا

welcome to reality ;)

پاسخ :

ممنونم عزیزم
من تصورم اینه انسان ها با عقاید مختلف میتونن باهم روابط خوبی داشته باشن و زندگی کنن اما اینجا اصلا حس خوبی ندارم:(((
من هیچ وقت بی احترامی نمیکنم

Tankyou:)
ریحانه
۲۰ خرداد ۹۸ , ۲۱:۳۵
البته چیزایی که برا شما ضدارزشه برا من ارزشه :))) ولی کلا ادم وقتی با ضدارزش هاش رو به رو میشه، پخته میشه. 

پاسخ :

:)))
خوشم میاد در عین تفاوت ها باهم رفیقیم.رفیقیم دیگه؟
دوستای زیادی مثل تو دارم که ارزش ها مون متفاوته:)

فرشته ی روی زمین
۲۰ خرداد ۹۸ , ۲۲:۰۴
سلام.
ای بابا ... : (
اونجا کار هم میکنن؟! : )))

پاسخ :

سلام علیک
آره تو این دوروز که رفتم کاربلد ارزیابیشون کردم تا ببینم واقعا اینطور هست یا نه ولی تا ارباب رجوع ندارن و تایم اخر وقت که دیگه عملا بیکارن یا درحال خوردن هستن یا دور همی
خداروشکر اتاق من جداست ولی هی میان تو اتاقم
اقلیما ...
۲۰ خرداد ۹۸ , ۲۲:۱۴
چه شرایط سختی
مخصوصا واسه تویی که مدام تو فکر این هستی که چطور رابطه ت با نامحرم کمتر و کمتر بشه
قطعا درگیر قانون سوم نیوتن شدی
تو میخوای از این شرایط دور باشی ‌وجهان دقیقا شرایطی خلاف خواسته ت جلوت گذاشته
میتونی خوب بمونی و به شرایط غالب بشی و ان شاءالله که میدون نمیدی به شرایط که مغلوبش بشی
دعا میکنم سرفراز باشی پیش خدا⁦^_^⁩ 

پاسخ :

میبینی تروخدا:)))
ینی قشنگ خدا میذاره تو کاسم؛))
خوشم میاد از خدا که بلااستثنا نشده من یه تصمیم بگیرم بعدش یه شرایط متضادی ایجاد نشه
ممنوووووونم اقلیما جان عزیزدلم عاقبت بخیر بشی مادر ^_^
گوارا ...
۲۱ خرداد ۹۸ , ۰۶:۳۸
اگر ارزش ها تون براتون مهمه فکر می کنم دو راه بیشتر ندارین . یا باید رُک و رو راست با همین قوه ی " پرچونگی " تون ( که به نظرِ من یک قوه است نه یک نقطه ی ضعف ) هر دفعه با یک ضد ارزش مواجه شدید توضیح بدید کاملا مادبانه و محترامانه . البته فقط مواردی که خودتون باهش درگیر هستید فعلا جای نهی از منکر برای دیگران نیست .

و یا این که به این جمع بندی می رسید که مردِ مبارزه در این سطح نیستید و باید از این محیط خارج بشید .

به نظرم دنیای واقعی اگر قراره ارزش های ما رو هدف قرار بده یا باید ساختارش شکسته بشه و یا کلا رها بشه ...

+ گفتن این حرف ها برای مایی که اینجا نشستیم و کامنت می ذاریم راحته . خودمو که جای شما قرار می دم ، من به عنوان یک مرد "حسبنا الله و نعم الوکیلَ"م می گیره ! شرایط سختی دارید . شبیه این شرایط شما رو توی این داروخونه ها زیاد دیدم که این زن و مرد کنار هم رابطه شون از من و خواهرم صمیمی تره ! البته این مثال هایی که شما زدید از نیمرو و پینگ پونگ و ... خیلی بد تر به نظر میرسه ...
خلاصه مراقب باشید
ببخشید زیاد شد 
امیدوارم موفق باشید

++ قم کنسل شد ؟

پاسخ :

نه مشکل الان من پرچونگی و پر حرفیم نیست در محل کار مشکلم روابط آزادشون هست مثلا دیروز من از اتاقم نرفتم بیرون ولی همکارا چه خانوم چه آقا از سر تحویل گرفتن شاید به عنوان یک نیروی جدید الورود هی میومدن و سر میزدن یا برای صبحانه خیلی اصرار کردند که گفتم صرف شده و میل ندارم یا آخر وقت واسه بستنی صدام زدن که بیا و نمیتونستم نرم چون زشت بود و تعبیر به بی احترامی و بی ادبی میذاشتند به قول خانوم یا آقای ناشناس در خصوصی شاید اعتقادات من رو نمیدونند و اگر ازهمکار آقا موقع نماز بخوام اونجا نخوابن یا عدم تمایلم رو به اونجوری صبحانه خوردن ببینند خودشون متوجه بشن...بدون ناراحتی و دلخوری...
البته یه پزشک باحجابم و مذهبی هست که با اینها زیاد خوب نیست و تو جمع هاشون نیست و اصلا اصلا دوستتش ندارن فک کنم چند وقت دیگه از منم خوششون نیاد :))

خواهش میکنم اختیار دارید
++۲۳ باید قم باشم هنوز کنسل نشده خانواده تا حدودی راضی شدند ولی شاید نتونم برم
گوارا ...
۲۱ خرداد ۹۸ , ۰۷:۴۵
فکر کنم منظورم رو خوب نتونستم برسونم . شما همیشه از پرچونگی ( خودتون این اصطلاح رو انتخاب کردید ) به عنوان یک مشکل صحبت می کنید . من دارم میگم از همین پرچونگی استفاده کنید برای حل مشکلات !
منظورم اینه که حرف بزنید و سکوت نکنید . مثلا وقتی اومدن داخل اتاق و دعوتتون کردن برای صرف صبحانه فقط نگید میل ندارم . برای اون بنده خدا که اومده دعوتتون کنه و کاملا هم قصدش اینه که نیروی جدید الورود رو تحویل بگیره توضیح بدید . مثلا بگید : از دعوتتون خیلی ممنونم اما شرمنده که نمی تونم بیام چون توی فرهنگ خانوادگی ما سفره ی زن و مرد رو جدا می اندازند ! مثلا یک همچین چیزی ...

پاسخ :

آهان.گیرایی در حد صفر.
نمدونم چرا نمیتونم اینجوری بگم یه جوریه...
فکر کنم دیگه کم کم از نوع رفتار من اخلاقم دستشون اومده.
مردی بنام شقایق ...
۲۱ خرداد ۹۸ , ۰۹:۱۶
سلام

اون تخم مرغارو از دست ندید

بقیش دیگه مهم نیس :)))

پاسخ :

سلام علیک
بهلهههه ممنون بابت هدایت من به راه راست...
امروز ساندیچ مرغ با نوشابه جاتون خالی نوش جان کردیم:))
MIS _REIHANE
۲۱ خرداد ۹۸ , ۱۳:۴۶
خیلی احساس معذب بودن بهم دست داد!اصلا یه جوری شدم!
منم نمیدونم تو این محیط ها باید چیکار کنم.همیشه فوبیای اینو داشتم اگر نتونم همونطوری که  خودم هستم توی محیط کار یا دانشگاه حضور پیدا کنم باید چه کنم؟
فک کنم خیلی اهل معاشرتی.تو کامنتا فهمیدم.منم خیلی اهل دل مشنگ بازیم.واسه همینه که این نقطه ی تفهام باعث شد حستو قشنگ بگیرم.
خدا کمکت کنه عزیزم.رودرواسی داشتن خر است.
همشه بیا اینجا حرفاتو بزن.میشنویم.روز نوشتم بزار که قشنگ در جریان باشیم.
+نوش جون! ((:

پاسخ :

تازه یه همکار آقای جدید اونم مجرد میخواستن بیارن تو اتاق من(به علت نبودن اتاق)که خداروشکر باز منتقلشون کردن یه جای دیگه
الان بهتر شده اوضاع یکم تواناییم در خودم بودن افزایش پیدا کرده:)
خیلی ممنون عزیزم
چشمممم:))
ریحانه
۲۱ خرداد ۹۸ , ۱۵:۴۸
ببین تو مسیول رفتار خودتی نه دیگران. دقیقا خودت باش. برو بستنی بخور. برو باهاشون ساندویچ بخور. اما در عین حال مواضع خودتم حفظ کن.
مطمین باش در عرض یک هفته اقایون میفهمن تو خوشت نمیاد که اقایون باهات شوهی کنن. اصلا تند جواب نده (میدونم هم اخلاقت اصلا اینطوری نیست). گوشه گیری هم نکن. قشنگ زندگی کن. تو جمع باش. ادم تو جنع کار یاد میگیره و خیلی اتفاقات مهم کاری را میفهمه. در عین حال سعی کن مواضع خودتم حفظ کنی.

قطعا روزهایی پیش میاد که از عملکرد خودت ناراحتی. میگی واای کاش فلان موقع فلان حرف رو نزده بودم/زده بودم. یا از دست فلان همکار ناراحتی که حد خودش رو رعایت نکرده.
اینا طبیعیه. نشونه بزرگ شدن و پختگیت هست. بیا خونه بشین فکر کن در موقعیت مشابه در اینده چه میتونی بکنی.

خلاصه مثل یه پازل هست که باید یاد بگیری چطوری حلش کنی. گوشه گیری نکن ک از این مسیله فرار هم نکن. به این فکر کن که پس فردا دخترت در موقعیت مشابه قرار میگیره. تو اگه این راه رو رفته باشی خیلی مادر بهتری خواهی بود و بهتر راهنماییش میکنی

باور کن از صد تا جامعه زهرا هم این بهترتره. چالش هایی داره که خودت ازش فرار میکنی، اما الان مجبوری باهاش رو به رو شی.

پ.ن. بله خیلی فرق داریم و قطعا رفیقیم ؛)

پاسخ :

گوشه گیری؟؟دق میکنم اگه گوشه گیر شم
نه گوشه گیری که نمیکنم ولی رسمی با هککاران آقا برخورد میکنم
تو این سه چهار روز خودشون دستشون اومده و مثل اون همکار خانوم بامن رفتار نمیکنن
اما با اینکه میگی پخته میشی و فلان یکم نظرم متفاوته چون اینجور پختگی ها یسری تاوان ها و اثرات مخرب بر روح داره و لزومی هم نداره که پختگی خاصی حتما با مواجهه صورت بگیره اگر انسان اعتقادات دینیش براش درست تبیین بشه و ایمان راسخ داشته باشه حتی در مواجهه هم درست عمل میکنه.اینکه اسلام میفرماید برای زن بهتره که نامحرمی نبینتش و اون هم نامحرمیث رو نبینه دارای حکمت های زیادیه اگر بیاین بیگیم برای پختگیش لازمه و از کودکی دختر رو با جنس مخالفش همراه کنیم و همش با جنس مخالف (نامحرم)حشر ئ نشر داشته باشه که تجربه اش زیاد شه؟؟از ناپختگی در بیاد؟؟نه هرگز
اگر دختری داشتم جوری تربیتش میکنم که حدود وچهارچوب هارو بدونه و اگر در موقعیتی قرار گرفت که کسانی چهارچوب رعایت نکردند بهم نریزه و کل معادلاتش بهم بخوره اونقدر راسخ باشه در اعتقاداتش که تو لس آنجلسم با حجاب باشه نه مثل یه عده که تا هواپیما اعلام میکنه از ایران خارج شدیم سریع کشف حجاب کنن و برهنگی رو فرهنگ بدونن...
جامعه الزهرا هم تجربه خاصی به من نمیده چون  من مجازی شرکت کردم و به خاطر علاقه ام  و افزایش اطلاعات دینی مرفتم سراغش...


رفیق جانمی:)
رزمنده ..
۲۱ خرداد ۹۸ , ۱۶:۳۱
سلام مومن. جزاکم الله خیرا


عرض کنم که بنده اعتقاد دارم در هر شرایطی که انسان قرار می گیره، حکمتی در اون هست....
هم برای خودت و هم برای دیگران...
چه بسا شما پیامبری باشید برای تغییر شرایط...

بنده تجربه کار کردن در محیطی را داشته ام که افراد اون به شدت مذهبی بودند در حدی که به تعصب رسیده بودند...در جائی هم بودم که خبری از دین نبوده و خیلی بدتر از این شرایطی که فرمودید، حاکم بوده...

به نظرم همونطور که این مومن-گوارا- فرمودند اگه می بینید نمی تونید اونجا کار کنید، استعفا بدید...وگرنه بمونید و کار خودتون را انجام بدید...

در مورد اینکه فرمودید نمازخونه اشغاله...می تونید یه سجاده ببرید و موقع نماز در اتاقتون پهن کنید...بدون اینکه از اون آقا بخواهید از نمازخونه بیاد بیرون...
مطمئن باشید که به خودی خود نمازخونه برای شما خالی میشه...
چه بسا افراد دیگه هم ترغیب بشن برای نماز....

یادم میاد که اون جائی که کار می کردم اصلا جائی نبود برای نماز...حتی کسی از قبله خبر نداشت...روز اول رفتم مسجد، روز بعد سجاد بردم...روز سوم، پنج شش نفری از همکاران هم ایستادند به نماز(لبخند)


در مورد صبحانه خوردن هم می تونید بگید ما تو خونه مون، صبح زود همه با هم صبحانه می خوریم و عادت ندارم دوبار صبحانه بخورم...اصلا نیازی به گفتن اینکه من با نامحرم فلانم و اینها نیست...
باید به مرور شرایط را تغییر داد...
نه نیازی به بی ادبی کردنه نه نیازی به سخت گرفتن...گر چه شرایط سخته...
اونها با هم شوخی می کنند شما کار خودتون را انجام بدید...نیازی نیست که اخم کنید...وقتی اونها ببینند که شما کار می کنید اول اینکه مزاحم شما نمیشن چون می بینند که کار دارید و حواستون پرت میشه....دوم اینکه کار شما جلو می افته دیگه...پس اونها هم ملزم میشن که کارشون را انجام بدن...بنابراین کم کم اختلاط اونها هم کم میشه...

یادتون نره شما نیروی جدیدی هستید...اینکه اونها کنجکاوند که ببینند نیروی جدید کیه؟ یه امر طبیعیه...اما مهمترین موضوع اینه که شما ضمن رعایت اخلاق، به درستی کار کنید...
مطمئن باشید اخلاق شما و نوع کار کردن شما، روی بقیه اثر میذاره...




عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی

پاسخ :

سلام علیکم
در هر شرایطی که انسان قرار می گیره، حکمتی در اون هست....
هم برای خودت و هم برای دیگران...
راستش این جمله تون رو خیلی دوست دارم و با خودم هم میگم اما انگار خیلی اعتقاد قلبی ندارم که گاهی ناراضی ام از شرایط:((
تجارب خوبی بود...
نه من هیچ وقت اخم و اینا نمیکنم و تا الانم نگفتم من اینجوریم و محرم نامحرم دارم و...
خودشون متوجه شدن از رفتارم
خیلی ممنونم ازتون
عاقبت شما نیز
یاعلی مدد
یا زهرا
۲۲ خرداد ۹۸ , ۱۲:۱۴
سلام رفیقه کارمند خودممممم:)
به نظرم توی هر شرایطی خودت باش،چه زمانیکه همه اینورین چه زمانیکه اونورین!البته میدونم که اینجوری هستی خودت اما سعی کن با حرف زدن باهاشون بهشون بفهمونی که آقا من به خاطر تعصبی بودن و معاشرتی نبودنم نیست که نمیام توی جمعتون بلکه به خاطر حفط ارزش هامه...و اینو با راهکارا و جملاتی که بچه ها گفتن میتونی حلش کنی.
زمانیم که میان توی اتاقت خودت سرگرم کار نشون بده که فک نکنن بیکاری،البته اینو باید بدونی که ما نمیتونیم و نمیشه که توی هر شرایطی همه رو راضی نگه داریم....خب حالا بالاخره شاید چن تاشون ناراحت بشن از دستت اشکالی نداره بابا!
مهم اینه که پیش وجدان خودت سرافکنده نباشی و خوددرگیری نگیری!
البته برای اینکه کلا نسبت به آدمای مذهبی نگاهشون بدبینانه نشه باید یه کارایی بکنی:)
+با روزانه نویسیس موافقم شدید:)))
پ.ن:"ببخشید طولانی شد:)

پاسخ :

سلام عزیز کنکوری خودممم:))))
بله فرمایشاتتون صحیحه به روی چشم ممنوووونم

+باشههه سعی میکنم بنئیسم

+اختیار داری عزیزم دست شما درد نونه وقت میذاری
نباتِ خدا
۲۲ خرداد ۹۸ , ۱۷:۳۷
منمم با کامنت دوستان موافقم :) خودتون باشید!خوش اخلاق باشید ولی اگه دیدید معذبید و راحت نیستید خیلی محکم بگید نه من اینطوری راحت ترم!یا من اینطوری راحت نیستم!چه اشکالی داره حد دیگران رو مشخص کنیم؟به نظرم بخواین خجالت بکشید یا فکر کنید ممنکه ناراحت بشن اونوقت مجبورید دست از چارچوب و اعتقاداتتون بردارید که فکر میکنم اینجوری حال خودتون بد تره :)
با روزانه نویسیم موافقم!عکس کوش؟ :)

پاسخ :

:))
تو این دوروزمونه خود بودن یکم سخته ولی تمام تلاشم رو میکنم:)
حق باشماست...
ممنونم عزیزم
عکس که یادم رفت بس که سرکار سرم شلوغه ولی وقتی کامنتتو خوندم باخودم گفتم میز کار که شامل کامپیومتر و یسری دفتر دستک و ...عکس گرفتن نداره دیدن نداره براهمون منصرف شدم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

در جُستجوی عاشِقی

یَا مَــنْ بیـده کُــل مِفـتاح

السلام علیک فی آناء لیلک واطراف نهارک
Designed By Erfan Powered by Bayan