اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

حرم نوشت

بسم الله الرحمن الرحیم

به جای جمعه حضرت سلطان چهارشنبه که روز زیارتی اش است گدای رو سیاهش را به بارگاهش فرامیخواند...

در راه صورتم را به شیشه ماشین میچسبانم تا اشک هایم را کسی نبیند

انگشتانم دانه های تسبیح را حرکت میدهند

گریه ام از سر دلتنگی است

من چشم باز کرده ام خود را در حرم دیده ام زیبا ترین لحظات زندگی ام در حرم بوده

دلم طاقت دوری نمی آورد...

سلطان خودش میداند که کبوتر جلد حرمش هستم و از سر لطف بیکرانش دلتنگی ام را با آغوش مهربانی اش پاسخ میدهد

دلم میخواهد غرغر کنم ازین دوری و پابوسی های با فاصله اما نمیتوانم زبانم به شکایت باز نمیشود

ای کاش که من پیر شوم در بغلت 

با دست تو زنجیر شوم در بغلت

وارد حرم میشوم چند دختر هم سن و سال خودم را میبینم با لباس سبز خادمی و پارچه ای که رویش نوشته خادمیار رضوی...

سیل دوباره صورتم را فرامیگیرد این پست را  (کلیک کنید) یادتان هست ؟

باید برای خادمیار شدن به شهر دانشگاهی ام بروم و مدارک تحصیلی ام را بیاورم:((

هنوز فرصت آن نرسیده:((

یعنی میشود من به آرزوی دیرینه ام برسم میشود روزی خادم این آستان باشم؟

دلخوشم من به محالات رضا...

میروم روبروی ضریح جای دنج همیشگی :اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له...

خانم کناری ام که صدای هق هقم را میشنود میگوید برای منم دعا کن...

نمیتوانم جوابش را بدهم سری تکان میدهم و ادامه زیارت نامه را میخوانم

دوباره میگوید برایم مخصوص دعا کن دلت شکسته برام دعا کن

او نمیداند دلم اینجا نمیشکند اینجا تازه دلم جوش میخورد

دلش میخواهد با من صحبت کند زیارتنامه را میبندم صورتم را خشک میکنم

از بچه سه روزه اش با قلب سوراخ  میگوید که امام رئوف شفایش میدهد

از غده سرطانی داخل سینه اش میگوید که آمده برای واسطه گری حضرت سلطان،

میگوید توسل به این امام باعث شد دارو جواب دهد شنبه عازم تهرانم برای جواب نهایی ...

میگوید از آمل آمده پول برای هزینه زیارت نداشته اما  ...

با پولی که از سال ۹۴ به کسی قرض داده و الان یادش آمده که بدهی اش را بدهد زائر میشود...

لبخندی میزنم میگویم این ها که چیزی نیست در برابر معجزات و مهربانی های این سلطان...قطره ایست از دریا...

این حرفم لبخند عمیقی بر صورتش مینشاند و تایید میکند حرف مرا

میگویم گاهی ما چیزهایی را دوست داریم و میخواهیم که به ضرر ماست و چیزهایی را دوست نداریم که به نفع ماست

سریع رو میکند به آقا و میگوید به زور نمیخواهم شفایم بدهی هرچه صلاح میدانی روزی ام کن

و باز هم آن جمله همیشگی:

چه دارد آنکس که تو را ندارد؟

پ.ن:حرم فقط تنهایی...

۰۰:۴۸
Dark. MH
۰۹ اسفند ۹۷ , ۰۱:۴۵
التماس دعا

پاسخ :

محتاجیم...
آلاء ..
۰۹ اسفند ۹۷ , ۰۵:۰۰
اخ که چقدر دلم هوای حرم کرد

پاسخ :

آخ که چقدر از دیشب باز دلم تنگ شد:(
آقای بیدل
۰۹ اسفند ۹۷ , ۰۶:۳۴
:'

پاسخ :

من پتاسیل گریه ام بالاست
حتی با استیکر گریه باز گریه ام میگیره
پست های شما هم سیل آلود شده

سوته دلان
۰۹ اسفند ۹۷ , ۰۷:۰۱
ان‌شاءالله که به زودی زود خواست قلبی شما برآورده بشه... :)

+ سلام مارو هم برسونید لطفاً...

پاسخ :

ممنووووونم عزیزم...گاش لایق باشم
-به یاد دوستان بیانی بودم:))))
سالار سپهری
۰۹ اسفند ۹۷ , ۰۷:۴۰

پیشاپیش "خادمیار" یت مبارک باشد!!


پاسخ :

سپاسگزارم
کاش زنده باشم و اون روز رو ببینم
ای اجل مهلت بده...
ریحانه
۰۹ اسفند ۹۷ , ۱۰:۴۹
یه عالمه نوشتم و پرید :((((

زیارتت قبول.

آقا من یه چیزی میگم که صرفا نظر شخصی من هست. احتمالا تفاوت نظر و دیدگاه داریم. ولی این به معنای خوب یا بد بودن نیست. صرفا یه تفاوت هست که همین تفاوت ها دنیا رو قشنگ میکنه.
من از ترکیب گدای رو سیاه خوشم نیومد.
راستش من درسته که عیب زیاد دارم و نقص و این حرفا. ولی دیگه آدمی زادم. دارم تلاشم رو تو زندگی میکنم. دیگه همینم که هستم. یه آدم ناقصی که هی باید تلاش کنه و هی زمین بخوره تاااااااااااااااااااا شاید یه روزی کامل شه. حقم نیست بهم گفته بشه گدای روسیاه. حتی در برابر خدا. اصلا حقم نیست. من دوست دارم با الفاظ زیباتری من را صدا بزنن و خودم هم خودم را صدا بزنم. میفهمم معنی که تو ازش میخوای اتفاقا منم قبول دارم ها. ولی از ترکیبه حس خوبی نگرفتم.

پاسخ :

عب نداره خواهری:))
من باز کلا برعکس توام
چون به نظرم حتی اگه خیلی بنده خوبی باشم خیلی سمعا و طاعتا باشم بازم کاری نکردم که وظیفه اس وظیفه...
اصلا عبد و بنده یعنی چی؟
معانی مشابهی داره
من خیلی با خاک پا و گدای روسیاه و این صوبتا حال میکنم و واقعیت هست خاک پایی بیش نیستم شاید همونم نباشم
من مطمئن باشم تو ریحانه ای؟یعنی خانومی؟
**روشنا **
۰۹ اسفند ۹۷ , ۱۲:۵۵
حاجت روا ان شاءالله😇
ما رو هم کنار امام رئوف و همسایه ی قدیمی یاد کن خواهری

پاسخ :

ان شاالله:)
ممنان...
ان شاالله دوباره بچه محله امام رضا شی:))
بیادتان بودم...
اردیبهشت ..
۰۹ اسفند ۹۷ , ۱۴:۲۷
سلام.
زیارتت قبول ان شاء الله.برای خواهرم دعای ویژه میخوام گلی :-(
الهی که به خواسته دلت برسی

پاسخ :

سلام عزیزم
قبول حضرتش ان شاالله...
چشم به روی چشم
تمنایــ وجــود
۰۹ اسفند ۹۷ , ۱۴:۴۵
زیارت قبول بانو ....هعییی اینقدر دوست دارم امام رضارو که نگو واقعا معجزه های موی تن ادمو سیخ میکنه و به قول خودت حرم فقط تنهایی

پاسخ :

ممنون عزیز دل...
طبیبم حبیبم سلطانم جانم فدایش...
ان شاالله زائرش بشی به زودی:)
اردیبهشت ..
۰۹ اسفند ۹۷ , ۱۷:۱۲
چشمات بی بلا ان شاء الله

پاسخ :

ان شا الله ان شاالله:)
نـــای دل
۰۹ اسفند ۹۷ , ۱۷:۲۱
التماس دعا و یاد ما هم باشید در حرم..

تقبل الله...

پاسخ :

امشب هم حرم بودم به نیابت همه تان کمیل خواندم
ممنونم...
محسن ارما
۰۹ اسفند ۹۷ , ۱۸:۴۰
مارم دعا کن

پاسخ :

خدا قبول کنه به نیت همه دعا کردیم
ریحانه
۰۹ اسفند ۹۷ , ۱۹:۳۶
والا من که خانومم. ولی حالا مهمه؟ ایکون خنده و اینا

پاسخ :

فرق داره 
لحن و مدل صحبتم فرق میکنه
نمیدونم چرا حس ششم گفت آقا هستی
ولی الان دیگه خیالم راحت شد؛)

ریحانه
۰۹ اسفند ۹۷ , ۱۹:۳۹
من میفهمم چی میگی و کاملا هم حرفت را قبول دارم.
منتها من از این دیدگاه نگاه میکنم که درسته هیچی نیستم، ولی دیگه در حد خودم و دد حد بنده بودن خوبم. خلاصه ظاهر باطن همینم. 
ولی از دید تو هم کاملا حرفتو قبول دارم

پاسخ :

عزیرم من وارد نیستم
اما فکر میکنم این مدل فکری که داری خطرناکه و ممکنه باعث عجب بشه و جلوی تلاش و بهتر شدن رو بگیره
الان مگه ما از باباعلی بالاتر داریم برو دعای کمیلو بخون ببین بابا جانم چطور مناجات میکنه...
raha banoo
۱۰ اسفند ۹۷ , ۰۰:۱۷
زیارتت قبول دوست عزیزم:-*
التماس دعا:(((((

واقعا حرم فقططططط تنهایی:)

پاسخ :

سلامت باشی عزیزم:)))
محتاجیم
فقط تنهاییییییی...
ریحانه
۱۰ اسفند ۹۷ , ۰۱:۲۱
اتفاقا منم فکر میکنم این مدل فکری که شما داری خطرناکه و باعث میشه ادم کمال گرا بشه و کلا گند بخوره تو زندگی (برا من اینطوری شد)
ولی شاید هر تیپ شخصیتی یه تیپ مناجات براش مناسبه. برای شما این و برلی من اون. 
و البته اصلا دنیا اینطوری قشنگ تر و رنگی رنگی تره

پاسخ :

اینکه آدم خودش رو هیچی ندونه و هر کاری میکنه وظیفش بدونه کجاش کمال گریه؟
البته اینی که میگم با عزت نفس و شناخت خلیفه اللهی انسان متضاد نیست
من این عبد بودن رو در برابر خدا ئند و معصومین عرض میکنم
ائمه اظهار که بهترین انسان ها هستند به حدی تواضع داشتند که به امیرالمومنین ابوتراب(پدر خاک)میگویند
و همچنین شنیدم فکر کنم امام جواد یا امام هادی بودند که قبل از شنیدن 
شهادت پدر فهمیدند که امام شدند و وقتی ازشون سوال کردند چطور فهمیدید فرمودند تواضع عجیبی در خودم احساس کردم و یک امام میتونه همچین تواضعی داشته باشه
این کلیپو حتما ببین:
سرباز کوچولو ...
۱۰ اسفند ۹۷ , ۱۰:۱۱
دلم هوایی شد 
خوشبحالت آبجی 

پاسخ :

هوای دلت به هوای بهشت پیوند بخوره ان شاالله به زودی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

در جُستجوی عاشِقی

یَا مَــنْ بیـده کُــل مِفـتاح

السلام علیک فی آناء لیلک واطراف نهارک
Designed By Erfan Powered by Bayan